دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر
دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر

گستره توانمندی های شکاری بمب افکن فانتوم F-4

گردآوری و تالیف: اصغر ناصری


در طول دهه 1960 سازمان فضایی ناسا به خلبان هایی نیاز داشت که بتوانند با پرواز در نزدیکی موشک های فضاپیما در ارتفاع 10 هزار متری و هنگامی که موشک از سرعت یک ماخ عبور می کند، از آن فیلم تهیه کنند. جک پتری سرهنگ خلبان بازنشسته نیروی هوایی یکی از انتخاب های آنها بود. برای پرواز در نزدیکی موشک، ابتدا به او هواپیمای F-104 پیشنهاد شد. اما او به علت بالهای کوچک این هواپیما و نبود پیشرانه کافی این پیشنهاد را رد کرد و مصممانه گفت: ترجیح من یک فانتوم F-4 است.

 

آنچه F-4 را به جنگنده ای برگزیده تبدیل ساخت دو موتور قدرتمند J79 بود. جک پتری پس از یک شیرجه که طی آن به سرعت 1.2 ماخ دست یافت، خود را به نزدیکی موشک عظیم تیتان 2 رساند تا در کنار خط آتش و دود عظیم آن بسوی بالا پرواز کند. در زیر هرکدام از بالهای فانتوم جک پتری یک دوربین نصب شده بود که با سرعت 900 فریم درثانیه از موشک فیلمبرداری می کرد. در طی 90 ثانیه انتهایی پرواز تیتان و قبل از اینکه موشک غول آسا وارد فضای بی انتها شود، فانتوم در کنار آن پرواز کرد و سپس از اوج گرفتن باز ایستاد. جک پتری پس از آن همواره روایتگر هیجان و لذتی بود که از پرواز در کنار این مخلوق عظیم الجثه تجربه کرده بود.


طیف وسیع سلاحهای قابل حمل توسط فانتوم اف 4


در طی چهار دهه  خدمت در ارتش آمریکا، فانتوم تمامی وظایف جنگی که بر عهده اش نهاده شد به انجام رساند و هنوز در برخی کشورهای دنیا همچون نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به خدمت خود ادامه می دهد. شهید دوران از بهترین خلبانان این نوع جنگنده در دنیا محسوب می شد که قادر بود این هواپیما را در مرزهای توانایی اش به خدمت درآورد.

 

در سال 1954 دو شرکت هواپیمایی مک دانل و ووت (Vought) بر سر طراحی یک هواپیمای رهگیر برای دفاع از ناوگان دریایی آمریکا با یکدیگر رقابت می کردند. پیشنهاد ووت گونه ای تغییر یافته از F8U Crusader بود که رقابت را به طرح بسیار مدرنتر مک دانل F-4 باخت. جیمز اس. مک دانل بنیانگذار این شرکت ترسیمات اولیه فانتوم خود را شخصا به پنتاگون تحویل داد و نظر آنان را جلب کرد.

 

فانتوم اولین جنگنده دو سرنشینه بود. نخستین ایراد مشاهده شده در موتورهای جنرال الکتریک J79 دنباله دودی قابل مشاهده از فاصله 40 کیلومتری بود، دو دهه طول کشید تا این عامل آشکارساز اصلاح شود. اولین فانتوم در دسامبر 1960 با قابلیت 2 ماخ سرعت و 1000 ساعت ضمانت پرواز از خط تولید خارج شد، شاید اولین جنگنده ای که ایمن و ضمانت شده محسوب می شد. هدف اولیه ازطراحی این جنگنده، رهگیری بمب افکن های اتمی بلندپرواز دشمن بود به همین علت فانتوم پرقدرتی که مشحون از فناوری های نوین بود گسستی از سنت های طراحی دهه 1950 محسوب می گردید. رادار وستینگ هاوس، سیستم کنترل آتش ریثیون، سیستم های هدایتی پیشرفته و یک کامپیوتر آنالوگ داده های پرواز و در نهایت شبکه ای از حسگرها که از دماغه تا دم امتداد می یافتند این هواپیما را به مجموعه ای از جدیدترین تکنولوژی ها تبدیل کرده بود.

 

پرواز و نبرد با فانتوم نیاز به کار تیمی خلبان اصلی و افسر رادار رهگیر (RIO=Radar Intercept Office) داشت. در ابتدا خلبانان با این مدل کار تیمی آشنا نبودند. اما بتدریج دریافتند که تقسیم وظایف از فشار کاری آنها در هنگان نبردهای نزدیک هوایی می کاهد.

 

مشکل بزرگی که در ابتدا وجود داشت این بود که طراحان فانتوم تصور می کردند در عصر موشک های هدایت شونده دوربرد و رادارهای با قابلیت فراتر از دید خلبان (BVR=Beyond Visual Range) دیگر نیازی به توپ دماغه نیست و آنرا از مدلهای اولیه فانتوم حذف کردند. اما جنگ ویتنام و درگیری با جنگنده های سبک و تیزپرواز کره شمالی مانند میگ 17 و 19 نیاز مبرم به مسلسل یا توپ دماغه را آشکار ساخت. در فاصله نزدیک امکان قفل کردن موشک برروی هدف وجود نداشت. علاوه بر این گلوله ها ارزانتر و در فاصله نزدیک کارامد تر بودند. بویژه خلبانهای مدل شناسایی RF-4 آرزوی یک توپ در هواپیمای خود داشتند.

 

اولین طراحی مفهومی شرکت مک دانل دماغه قابل تعویض بود تا بسرعت بتوان یک F-4 استاندارد را به مدل شناسایی RF-4B تبدیل کرد. این مدل شناسایی به تنهایی و بدون سلاح تا عمق خاک دشمن نفوذ می کرد تا از مواضع آن تصویربرداری کند. سرعت برای این هواپیما عامل زندگی محسوب می شد. فاصله کانونی دوربین این هواپیما و پوشش مورد نیاز برای تصویربرداری یک رژیم  پروازی را بر خلبان تحمیل می کرد که مانورهای طفره و گریز جایی در آن نداشت. آنها باید در یک مسیر مستقیم در ارتفاع 1500 متری پرواز کنند. در این فاصله ویت کنگ ها با هر سلاحی که در دست داشتند در گروههای پرتعداد به شلیک بسوی هواپیما می پرداختند. در یک مورد گلوله یک مسلسل دستی سبک با کابین خلبان جک دیلی خلبان نیروی دریایی را سوراخ کرده و با فاصله کمی از نزدیکی سر او گذشت. در یک مورد دیگر موتور هواپیمای او چنان سوراخ سوراخ شده بود که می شد نور را از لابلای آن دید.

 

برخلاف جنگنده های گذشته که وظیفه اسکورت یا دفاع را داشتند فانتوم ها برای شکار میگ فرستاده می شدند. یکی از عیوب فانتوم این بود که در هنگام دورزدن سریع سرعت خود را از دست می داد. در نتیجه میگ های کوچکتر و چالاک تر می توانستند سریعتر دور بزنند که در هنگام نبرد نزدیک هوایی اهمیت زیادی داشت. اما موشک های حرارتی سایدویندر برتری زیادی برای فانتوم ها ایجاد می کردند. موشک هدایت راداری نیمه فعال اسپارو هنوز در مراحل اولیه توسعه خود قرار داشت و بسیار بد عمل می کرد طوری که اکثر آنها به خطا می رفتند. علت این بود که میگ های کره شمالی می توانستند با مانور سریع قفل رادار اسپارو روی خود را بشکنند.

 

پیش از ظهور فناوری رادارگریز (stealth) جنگنده ها از پوشش تاریکی شب برای خفیه کاری استفاده می کردند. اما بمباران در شب کاری دشوارتر بود. هراس انگیزترین کار برای حتی باتجربه ترین خلبانان آمریکایی در جنگ ویتنام اسکورت بمب افکن های B-52 بود که به هانوی پایتخت کره شمالی یورش می بردند. کره شمالی هربار صدها موشک زمین به هوای سام 2 بسوی هواپیماهای آمریکایی شلیک می کرد. بی 52 ها در ارتفاعی پرواز می کردند که نزدیک به سقف پرواز خدمتی فانتوم ها بود. آنها مایل به ساتفاده از پس سوز نبودند زیرا به آشکارسازی آنها کمک می کرد. مانور عرضی نیز برایشان امکان پذیر نبود زیرا هواپیماها بسیار نزدیک به هم پرواز می کردند.

 

برای منحرف کردن موشک های زمین به هوا از پرتاب نوارهای فلزی داغ (به نام چف) استفاده می شد اما اینها اثری معکوس بر فانتوم ها داشتند زیرا اپراتورهای رادار کره شمالی می دانستند در انتهای رشته ملتهب چف که روی رادارهایشان دیده می شود یک فانتوم قرار دارد. طوری که انگار یک فلش بسوی مکان قرار گرفتن فانتوم اشاره می کند.

 

در سال 1963 نسخه ای از فانتوم برای نیروی هوایی آمریکا با نام F-4C ساخته شد که دارای کنترل پرواز در هر دو کابین جلو و عقب بود. اما یکی از جالب توجه ترین نسخه های این هواپیما، F-4G موسوم به راسوی آبی (Wild Weasel) بود که مخصوص شکار رادارهای ضدهوایی طراحی شده بود. مهمترین سلاح این راسوها دو تا چهار موشک AGM-88 ، موشک پرسرعت ضدتشعشع  بود که می توانست پرتو ارسالی از رادار موشک های زمین به هوا را تعقیب کرده و بر مرکز آنتن رادار فرود آید. رادار F-4G از نوع AN/APR-47 با توانایی هشدار قفل شدن رادار دشمن بر روی فانتوم و ردیابی رادار بود. در طی عملیات طوفان صحرا در همان روزهای اول راسوهای آبی توانستند تمامی رادارهای موشک های زمین به هوای عراق را بر روی زمین شناسایی و نابود سازند.

 

فانتوم های نیروی هوایی آمریکا در طی جنگ ویتنام توانستند بیش از 215 فروند از میگ های ویتنام شمالی را سرنگون سازند. در سال 1996 این هواپیما از نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده بازنشسته شد و تعدادی از آنها به هواپیمای بدون سرنشین کنترل از راه دور QF-4 تبدیل شدند تا به عنوان جت هدف در تمرینات هوایی خدمت کنند. شاید این ماموریت برای فانتوم هایی که روزی قهرمان نبردهای هوایی بودند حقارت آمیز بنظر رسد، لیکن سرنوشت همه قهرمانان همین است: سوختن در آتش و سقوطی پرهیبت و با شکوه.


 

 

جنگنده بی نظیر فانتوم اف 4 بتدریج محو می‌شود

در 29 ژوئن 2013 آلمان آخرین فروند از 263 جنگنده بمب افکن فانتوم اف 4 خود را پس از 41 سال از خدمت خارج کرد. یک سوم از این تعداد عمدتا برای عملیات شناسایی استفاده می شدند اما بیشتر آنها برای پشتیبانی از نیروهای زمینی و دفاع هوایی منظور گردیده بودند. این بازنشستگی بخشی از یک روند رو به افزایش است. در 2010 کره جنوبی نیز آخرین فروند از 222 اف 4 خود را بازنشسته کرد. اف 4 ها و اف 5 های کره جنوبی بتدریج در 15 سال گذشته با 40 فروند جنگنده بمب افکن F-15K و 180 فروند F-16 جایگزین شدند.


البته همه کشورها مشتاق از خدمت خارج کردن فانتوم های خود نیستند. ایران در دهه 1970 تعداد 225 فروند اف 4 از آمریکا خرید که نقش موثری در زمین گیر کردن ارتش متجاوز عراق در سالهای بعد ایفا کردند. آمار دقیقی از نتایج دوئل های تن به تن اف 4 های ایرانی با میگ های عراقی در دست نیست لیکن یکی از برجسته ترین خلبانان این جنگنده شهید عباس دوران بوده است که اسقاط دو میگ 23 و یک میگ 21 عراقی را با موشکهای AIM-7E اسپارو در کارنامه خود دارد. اف 4 های ایرانی بیشتر در نقش بمب افکن تاکتیکی استفاده می‌شدند. ایران هنوز چندین فروند از این جنگنده ها را عملیاتی نگه داشته است و تولید برخی قطعات یدکی آنرا در داخل انجام می‌دهد.


انتهای رشادت- بمباران ستون تانکهای عراقی توسط یک اف 4 ایران


از تعداد 5195 فانتوم تولید شده حدود 8 درصد هنوز در حال خدمت هستند و چند صد فروند نیز در آمریکا به جت هدف بدون سرنشین تبدیل شده‌اند. فانتوم در دهه 1950 طراحی شده و در آن زمان یک طرح کاملا پیشرفته بشمار می رفت. با قابلیت حمل 8 تن بمب و موشک هنوز بمب افکن معتبری بشمار می رود. شعاع عادی نبرد آن حدود 700 کیلومتر است و سورتی پرواز آن می‌تواند تا دو ساعت بطول بکشد.


اف 4 یکی از اولین جنگنده های جت ایمن نیز بشمار می‌رفته است. در ابتدای دهه 1950 جنگنده اف 86 آمریکایی 383 حادثه در هر 100 هزار ساعت پرواز را ثبت کرد. اف 4 تنها 5 حادثه در هر 100 هزار ساعت پرواز داشته است در حالی که میگ های روسی 10 تا 20 برابر بیشتر حادثه پروازی داشته‌اند. اف 4 هم بر روی ناوهای هواپیمابر و هم بر روی فرودگاههای زمینی عملکرد موفقی داشته است. احتمالا تا بازنشسته شدن آخرین اف 4 طول دوره خدمتی این هواپیما به 60 سال بالغ شود.


ترجمه: اصغر ناصری

منبع اصلی:

http://www.strategypage.com/dls/articles/F-4-Fades-Away-Very-Slowly-8-11-2013.asp