ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
تالیف و گردآوری: اصغر ناصری (asna50@yahoo,com)
هر ناو هواپیمابر در حقیقت یک مجتمع نظامی عظیم است. ابرناوهای هواپیمابر طولی در حدود 330 متر و ارتفاعی معادل یک ساختمان 20 طبقه دارند. منظره روی عرشه آنها براستی خیره کننده است: خدمه ناو می توانند هر 25 ثانیه یک هواپیما را از روی عرشه آن به پرواز درآورند و این کار در فضایی بسیار محدودتر از باندهای پرواز زمینی انجام می شود. ناوهای هواپیمابر بزرگ محسور کننده ترین ماشین آلاتی هستند که توسط بشر اختراع شده اند.
در ساده ترین شکل، یک ناو هواپیمابر در اصل یک کشتی است که به عرشه پرواز برای هواپیما مجهز شده است. اما ناوهای امروزی یک فرودگاه بسیار مجهز محسوب می شوند. |
در طول جنگ جهانی اول ناوهای هواپیمابر حضور مهمی نداشتند. لیکن در جنگ دوم نقشی مرکزی ایفا کردند. به عنوا مثال حمله 1941 ژاپن به پرل هاربر، پایگاه نیروی دریایی آمریکا در اقیانوس آرام به کمک ناوهای هواپیمابر انجام شد. گرچه ناو هواپیمابر خود یک سلاح نظامی عمده محسوب نمی شود، نیروی هوایی که به خود حمل می کند می تواند برتری نظامی بزرگی ایجاد کند.
ناوهای هواپیمابر می توانند با سرعت 64 کیلومتر بر ساعت در پهنه دریاها حرکت کنند و بدین وسیله به هر نقطه ای از آبهای آزاد دنیا بروند. ایالات متحده آمریکا با شش گروه هواپیمابر (هر گروه متشکل از یک ناو هواپیمابر و بین شش تا هشت رزمناو است) بزرگترین ناوگان را در تمام دنیا دارد.
یک ناو هواپیمابر کلاس نیمیتز بیش از یک میلیارد قطعه دارد، لیکن در یک نگاه کلی از قسمت های عمده ای تشکیل شده که در دیاگرام زیر نشان داده شده است.
بدنه کشتی هواپیمابر از صفحات فولادی بسیار مستحکم ساخته شده است. قسمت زیر آب کشتی گرد و نسبتا باریکتر است در حالیکه عرشه پهن و وسیع است تا مکانی برای نشست و برخاست هواپیما فراهم کند. کف کشتی دو لایه است تا در صورت انهدام لایه بیرونی در اثر برخورد با صخره های زیر آبی، مین یا اژدر، لایه داخلی از تراوش گسترده آب به داخل جلوگیری کند.
تقریبا تمامی ناوهای هواپیمابر آمریکا در بندر نیوپورت ویرجینیا در مکانی که متعلق به شرکت نورتروپ گرومن است ساخته می شوند. کشتی ابتدا به صورت قطعاتی با وزن بین 80 تا 900 تن ساخته شده و سپس سرهم می شود. یک ناو هواپیمابر ممکن است بیش از 200 عدد از این قطعات پیش ساخته داشته باشد.
دو رآکتور هسته ای ناو در مکانی محافظت شده با زره های فولادی و سربی قطور در مرکز کشتی قرار دارند و بخار آب فشار قوی تولید شده توسط گرمای ناشی از آنها می تواند توربینی با قدرت 280 هزار اسب بخار را بگرداند. چهار توربین بخار کوچکتر نیروی برق مورد نیاز کشتی را فراهم می کنند. از این برق برای تامین مصارف داخلی استفاده می شود. یک ناو هواپیمابر دارای کارخانه تولید آب شیرین است که می تواند روزانه 150000 لیتر آب دریا را تصفیه و نمک زدایی کند. این مقدار برای مصرف 2000 خانه کافی است.
عرشه پرواز یک ناو هواپیمابر خطرناک ترین مکان دنیا برای کار است. تنها یک لحظه بی دقتی می تواند خطر مرگ را برای پرسنلی که نزدیک یک هواپیمای در حال پرواز یا فرود هستند بدنبال داشته باشد.
برای برخاستن سریع هواپیما از روی عرشه پرواز از ابزاری به نام منجنیق (catapult) استفاده می شود. هر منجنیق از دو پیستون تشکیل شده که داخل دو سیلندر موازی حرکت می کنند. این سیلندرها که طولی برابر یک زمین بازی دارند زیر عرشه پرواز جاسازی شده اند. پیستونها دارای یک آویزه فلزی در بالای خود هستند که در شیار باریکی در بالای سیلندرها حرکت می کنند.
برای آماده سازی هواپیما جهت برخاست، خدمه هواپیما را به ابتدای یک منجنیق برده و میله یدک کش متصل به ارابه پرواز جلوی هواپیما را به آویزه پیستونها وصل می کنند. سپس افسر مسئول منجنیق شیرها را باز می کند تا سیلندرها با بخار فشار بالای تولید شده در رآکتورهای کشتی پر شوند. نیروی تولید شده پیستونها را به جلو رانده و هواپیمای متصل به آویزه را به جلوی عرشه پرتاب می کند. بدین ترتیب هواپیما می تواند با کسب سرعت لازم، طی مسیر کوتاهی از روی عرشه بلند شود.
برای مطالعه بیشتر به مقاله زیر مراجعه کنید:
گردآوری و تالیف: اصغر ناصری (asna50@yahoo.com)
بالهای مثلثی شکل یا دلتاشکل یکی از طرحهای خاص آیرودینامیکی برای بال هواپیما هستند که ایده اولیه آنها درسال 1931 در آلمان توسط الکساندر لیپیش شکل گرفت. لیکن این گونه بالها در سرعت های پایین نمی توانستند پایداری پرواز کافی برای هواپیما فراهم سازند.
بالهای دلتا شکل زاویه رو به عقب بزرگی برای بال فراهم می کنند که باعث می شود لبه حمله بال با امواج ضربه ای تولید شده هنگام عبور از دیوار صوتی (گذر از سرعت پایین صوت به سرعت بالای صوت) برخورد نداشته باشند. این زاویه رو به عقب بال باعث کاهش سرعت هوا در راستای عمود بر لبه حمله می شود به طوری که حتی در سرعت های بالای صوت سرعت هوای که روی بال جریان می یابد پایین تر از سرعت صوت است.
هم چنین سطح زیاد بال در مقایسه با بالهای به عقب برگشته معمولی باعث کاهش بارگذاری روی واحد مساحت بال ( wing per-unit loading) می گردد. این عامل در افزایش مانورپذیری هواپیما نقش اساسی دارد. بالهای دلتاشکل همچنین به علت ریشه بزرگ بال استحکام زیادی دارند و حجم زیادی برای مخازن ذخیره سوخت می توانند فراهم کنند.
معایب بالهای دلتاشکل
عیب عمده بالهای دلتاشکل این است که در سرعت های پایین بویژه هنگام فرود نیروی پسای زیادی تولید می کنند که می تواند به از دست رفتن سریع انرژی هواپیما منجر شود. اصولا بالهای طراحی شده برای سرعت های بالا در سرعت های پایین خطرناک هستند.
تاریخچه بکارگیری بالهای دلتاشکل
اولین هواپیمای نظامی که از این نوع بال استفاده کرد F-102 آمریکایی بود که در جنگ ویتنام به عنوان اسکورت بمب افکن های استراتژیک مورد استفاده قرار می گرفت.
یکی از معروفترین هواپیماها با بال دلتا شکل میگ 21 شوروی بود که در زمان خود یکی از موفق ترین هواپیماهای شکاری محسوب می شد. مدرنترین هواپیمایی که اکنون از این نوع پیکربندی بال استفاده می کند یوروفایتر تایفون است که در چند کشور اروپایی طراحی و ساخته شده و جزو جنگنده های اصلی پیمان ناتو است.
منبع اصلی: WikiPedia
اخبار علمی
شکارچیان حرفه ای و روستائیان روستای بوناوان در فیلیپین پس از سه هفته تعقیب مداوم، توانستند یک کروکودیل غول آسای زنده را به دام اندازند. این کروکودیل مذکر که 6.4 متر طول دارد یکی از بزرگترین نمونه هایی است که در سالیان اخیر کشف شده است.
این کروکودیل قرار است ستاره پارک اکوتوریسم جنوب فیلیپین باشد. ماه پیش این کروکودیل توسط یک روستایی در حال حمله به یک بوفالو در کنار آب دیده شد. از آن پس کارشناسان محیط زیست و روستائیان مترصد شکار این نمونه نادر بوده اند.
منبع خبر:
http://news.yahoo.com/giant-crocodile-captured-alive-philippines-134625838.html
جنگنده شکاری P-38 موسوم به رعد و برق (Lightning) که توسط کمپانی لاکهید طراحی و ساخته شد، برخی از بنیادی ترین تغییرات در سنت طراحی جنگنده های آمریکایی را با خود عرضه کرد. از نظر طرح بدنه، توان موتور و قدرت آتش تفاوتی آشکار با جنگنده های مرسوم زمان خودداشت. نه تنها توان موتور و اندازه ای دو برابر جنگنده های پیش از خود داشت، بلکه با چهار مسلسل 12 میلیمتری و یک توپ 20 میلی متری، قدرت آتش کافی برای غرق کردن یک کشتی را داشت— و در چند مورد موفق به این امر شد. مسلسل ها و توپ این هواپیما در دماغه قسمت مرکزی بدنه جاسازی شده بودند در نتیجه بطور موازی شلیک کرده و علاوه بر قدرت آتش مرگبار، نیازی به هماهنگ کننده حرکت ملخ (propeller synchronizer) نیز نداشتند.
(توضیح: هماهنگ کننده حرکت ملخ نوعی ابزار کنترل مکانیکی است که در هنگام آتش کردن توپی که پشت ملخ ها جاسازی شده، ملخ را برای مدت کوتاهی از حرکت باز می ایستاند تا گلوله ها از لای پره های ملخ امکان عبور داشته باشند. در غیر این صورت گلوله ها به ملخ برخورد می کنند.)
این هواپیما در سال 1937 توسط کمپانی لاکهید ساخته شده و توسعه آن در طول سال 1939 در خفا صورت گرفت. با بهره گیری از دو موتور 12 سیلندر آلیسون V-1710 اولین هواپیمایی بود که می توانست از سرعت 640 کیلومتر بر ساعت عبور کند.
زمانی که جنگ دوم جهانی در اروپا آغاز شد، بریتانیا و فرانسه 667 فروند از این هواپیما به شرکت آمریکایی لاکهید سفارش دادند. لیکن با سقوط فرانسه تمامی این سفارش ها به نیروی هوایی بریتانیا تحویل شد.
تعبیه توپ و مسلسل های این هواپیما در دماغه یک مزیت بزرگ دیگر نیز داشت: از آنجایی که سلاحهای هواپیما بطور موازی شلیک می کردند، نیاز به همگرا کردن خط آتش در یک نقطه نداشتند و در نتیجه برد بالاتری فراهم می ساختند. در اغلب موارد P-38 می توانست جنگنده دشمن را از فاصله دورتری مورد هدف قرار داده و سرنگون سازد. موفقیت این هواپما در نبردهای هوایی باعث شده بود آلمانها بدان لقب شیطان دم چنگالی بدهند.
برد زیاد این هواپیما آنرا به سلاحی موثر در صحنه نبرد اقیانوس آرام تبدیل ساخته بود. در 18 آوریل 1943 گروهی از این جنگنده ها یکی از مشهورترین ماموریت های غافلگیری هوای را به اجرا گذاردند که در طی آن هواپیمای حامل دریادار ایزوکورو یاماموتو فرمانده اعظم نیروهای هوایی و دریایی ژاپن و سه فروند از اسکورت های آن بر فراز بوگن ویل مورد هدف قرار گرفته و سرنگون شد. مرگ این طراح بزرگ عملیات ژاپن ها ضربه بزرگی به پیکره ارتش امپراتوری ژاپن بود. تا انتهای جنگ دوم، این هواپیماها توانسته بودند بیش از 1800 فروند هواپیمای ژاپنی را سرنگون سازند.