دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر
دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر

انواع هواپیماهای جنگی


یک هواپیمای جنگی هر نوع وسیله پرنده‌ای است که برای حمله به اهداف دشمن بکار می رود. این وسیله برای از بین بردن تجهیزات یا افراد دشمن توسط مهمات هوایی طراحی شده است. هواپیماهای جنگی تنها توسط نیروهای نظامی تهیه و بکار گرفته می‌شوند.

هواپیماهای جنگی را می توان بر حسب ماموریت اصلی آنها به هفت نوع اصلی تقسیم بندی کرد: جنگنده، بمب‌افکن، هواپیمای ضربتی، جنگ الکترونیک، گشت دریایی، چندمنظوره و بدون سرنشین.

هواپیمای جنگنده


نقش اصلی یک هواپیمای جنگنده نابود کردن هواپیماهای دشمن در نبرد هوایی در عملیات تهاجمی یا تدافعی است. بسیاری از جنگنده ها دارای قابلیت حمله به اهداف زمینی نیز هستند که به آنها اجازه می دهد ماموریت بمباران اهداف زمینی دشمن یا پشتیبانی هوایی نزدیک را نیز انجام دهند. یک جنگنده می تواند گستره متنوعی از تسلیحات را حمل کند: از جمله مسلسل، توپ خودکار، راکت، موشک هدایت شونده و بمب.

بسیاری از جنگنده‌های مدرن دارای قابلیت حمله به هواپیمای دشمن از فاصله دور هستند، پیش از اینکه هواپیمای دشمن قادر به آشکارسازی آنها باشد. مدرنترین جنگنده های حال حاضر از نسل پنجم و دارای قابلیت رادارگریزی هستند. در حال حاضر اف 22 رپتور بی رقیب ترین جنگنده شکاری دنیا محسوب می شود. قابلیت رادارگریزی حداکثری و تسلیحات مدرن همراه با ابرمانورپذیری به این جنگنده قابلیت از بین بردن هدف در اولین برخورد را داده است.

سایر جنگنده های مدرن عبارتند از اف 35 لایتنینگ 2، اف 15 ایگل و سوخوی 35. مدرنترین جنگنده روسیه سوخوی 57 رادارگریز است که تاکنون در شمارگان معدودی به خدمت گرفته شده است.

بمب افکن

بمب افکن ها عموما بزرگتر، سنگین تر و از مانورپذیری کمتری نسبت به جنگنده ها برخوردارند. آنها می‌توانند بار بزرگی از بمب، اژدر یا موشک کروز حمل کنند. بمب افکن ها منحصرا برای حمله به اهداف زمینی ساخته شده و برای درگیری هوایی از چالاکی کافی برخوردار نیستند. تعداد اندکی از بمب افکن ها مانند بی 2 اسپیریت دارای قابلیت رادارگریزی هستند که آنها را از آشکارسازی توسط دشمن مصون می دارد.

معروفترین بمب افکن کارآزموده در بسیاری از جنگها، بی 52 استراتو فورترس است که از سال 1952 تاکنون در خدمت نیروی هوایی آمریکا است. بزرگترین هواپیمای جنگی حال حاضر دنیا توپولف تی یو 160 روسیه با 54 متر طول و قابلیت حمل 45 هزار کیلوگرم مهمات بصورت موشک کروز یا موشک های مجهز به کلاهک هسته ای است. این بمب افکن سریعترین از نوع خود نیز بشمار می رود و می تواند به حداکثر سرعت 2200 کیلومتر بر ساعت دست یابد.

هواپیمای ضربتی

هواپیمای ضربتی برای پشتیبانی از نیروهای خودی مورد استفاده قرار می گیرد. این هواپیماهای جنگی می توانند اهداف زمینی را با دقت بالاتری نسبت به بمب افکن ها مورد حمله قرار دهند و برای مقابله با دفاع هوایی سطح پایین دشمن در هنگام حمله بطور خاص طراحی شده اند. پشتیبانی هوایی نزدیک یکی از نقش های مهم این هواپیماهای نظامی است. یکی از معروفترین این گونه، ای 10 تاندربولت نیروی هوایی آمریکا است که بویژه به واسطه توپ زیردماغه خود موسوم به آونجر معروف است. این هواپیمای ضربتی در طول چندین دهه از بوته آزمون پیروز بیرون آمده و نقش مهمی در پشتیبانی از نیروهای زمینی ارتش آمریکا ایفا نموده است. هواپیمای ضربتی اصلی ارتش روسیه، سوخوی 34 است که نمونه بازطراحی شده سوخوی 27 با افزودن قابلیت حمله به اهداف زمینی بشمار می رود. یکی از خاصترین هواپیماهای ضربتی هرکولس ای - سی 130 است که بواسطه توپهای سنگین هدایت لیزری آن به کشتی توپدار هوایی موسوم شده است.

هواپیمای جنگ الکترونیکی

یک هواپیمای جنگ الکترونیکی به جنگ افزارهای الکترونیکی مجهز شده است که برای کاهش اثربخشی رادار دشمن و سیستم های رادیویی آن از طریق جمینگ رادار و روشهای فریب بکار می روند. در جمینگ رادار، سیگنالهای رادیویی با طیف فرکانسی معین بسوی رادار دشمن گسیل می شود تا با اشباع گیرنده آن با نویز یا اطلاعات غلط از توانایی آن در آشکارسازی اهداف خودی کاسته شود.

از معروفترین هواپیماهای جنگ الکترونیکی می‌توان به EA-6B Prowler اشاره کرد که در فاصله سالهای 1971 تا 2019 هواپیمای اصلی جنگ الکترونیکی نیروی هوایی آمریکا بوده است. این هواپیما علاوه بر مجموعه کاملی از جنگ افزارهای تولید جمینگ و پارازیت الکترونیکی، به 4 موشک ضدتشعشع هارم مجهز بود که قادرند بر امواج رادار دشمن سوار شده و فرستنده های رادار دشمن را از بین ببرند.

در سال 2019 این هواپیما با نمونه تغییر یافته اف 18 سوپر هورنت موسوم به گراولر جایگزین شد که دارای یک سیستم یکپارچه شناسایی امواج رادار دشمن و جمینگ الکترونیکی است. این هواپیما می تواند مجموعه کاملی از موشکهای ضد رادار با خود حمل کند.

هواپیمای گشت دریایی

اینگونه هواپیما برای پرواز درازمدت بر روی دریا بویژه در نقش ضدزیر دریایی بکار می رود. عملیات نجات و امداد نیز از جمله وظایف هواپیمای گشت دریایی است. بیشتر هواپیماهای گشت دریایی با تغییر نمونه های موجود و افزودن تجهیزات تخصصی ساخته شده اند، مانند بوئینگ پی ایت پوزیدئون که تغییریافته یک هواپیمای مسافربری بوئینگ 737 است.

هواپیمای پی ایت پوزیدئون مجهز به یک رادار جستجوی سطح، یک سوئیت پشتیبانی الکترونیکی و حسگر پیشرفته هوابرد است که آن را قادر می سازد با همکاری هواپیماهای بدون سرنشین و حسگرهای غوطه ور به جستجوی اهداف سطحی و زیردریایی بپردازد. همچنین انواع مختلفی از اژدر و موشک هوا به سطح برای مقابله با اهداف دریایی حمل می کند.

هواپیمای چندمنظوره

بسیاری از هواپیماهای جنگی امروزین، دارای قابلیت های چندمنظوره هستند. این هواپیماها قادرند ماموریت های نبرد هوایی و حمله به اهداف زمینی را در طی یک سورتی پرواز انجام دهند. مثالی از اینگونه هواپیماها عبارتند از اف 15 ئی استرایک ایگل، یوروفایتر تایفون و داسو رافائل. سوخوی 35 و 34 روسیه نیز دارای قابلیتهای چندمنظوره هستند.

اف 35 لایتنیگ 2، جنگنده چندمنظوره نسل پنجمی است که دارای قابلیت عمودپرواز یا نشست و برخاست از باندهای کوتاه است. از نقاط ضعف این جنگنده قابلیت محدود حمل سلاح آن در مخازن داخلی است زیرا برای حفظ قابلیت رادارگریزی در ماموریت های حساس تنها باید در مخازن داخلی و پوشیده سلاح حمل کند تا انعکاس راداری از بدنه آن به حداقل برسد.

هواپیمای بدون سرنشین

این گونه هواپیما فاقد سرنشین است ولی توسط یک اپراتور از راه دور کنترل می شود. این هواپیماها در نقش تجسسی، شناسایی اهداف و ضربتی نیز بکار می روند. معمولا تحت کنترل همزمان عامل انسانی از راه دور عمل می کنند ولی اخیرا پیشرفت های هوش مصنوعی سطوحی از خودمختاری به گونه های پیشرفته هواپیمای بدون سرنشین داده است.

حذف سرنشین انسانی باعث صرفه جویی بالایی در وزن می شود و امکان می دهد هواپیمای بدون سرنشین مدتی طولانی در هوا باقی بماند. همچنین ریسک بکارگیری آن در ماموریت های پرخطر را نیز کاهش می دهد. جنگ‌های اخیر از جمله جنگ میان آذربایجان و ارمنستان و اوکراین و روسیه شاهد بکارگیری وسیع هواپیمای بدون سرنشین جنگی یا درون ها بوده است.


برای مشاهده ویدیویی بسیار دیدنی درباره این موضوع به آدرس زیر مراجعه فرمایید:

https://youtu.be/CJenwOjbRFY


کانال یوتیوب درخت دانش

مطالبی جذاب و دیدنی درباره دانش و علوم


دنباله شگفت انگیز فیبوناچی

دنباله شگفت فیبوناچی


ویدیویی جذاب از کانال درخت دانش در یوتیوب


https://www.youtube.com/watch?v=sWcd2TxEo9Y


مروری بر فیلم علمی تخیلی میان ستاره ای

میان ستاره ای ساخت کریستوفر نولان، پهنه وسیع کهکشان را از میان پارادکس زمان-فضا در می نوردد. تمرکز اصلی فیلم بر زندگی است. حیات بر روی کره زمین به انتهای خود نزدیک می شود و تعداد اندکی از ستاره شناسان دست به یک سفر فضایی می زنند تا مسکن دیگری برای انسان در سوی دیگر کهکشان بیابند.

فیلم با به تصویر کشیدن خانواده ای آغاز می گردد که در آن پدر خانواده فضانورد سابق ناسا با دختر و پسر و پدرزن خود زندگی می کند. در ابتدای فیلم می بینیم که غلات مورد استفاده انسان در حال نابودی هستند و نوبت به انقراض ذرت، یکی از معدود منابع غذایی باقیمانده برای انسان رسیده و مقدار اکسیژن اتمسفر زمین در حال اتمام است. مورف دختر کوچکتر خانواده همواره در هراس از شبحی است که تصور می کند در اتاقش و در ورای قفسه های کتابخانه سیر می کند و پیامهایی نمادین برای او می فرستد.

در خلال طوفان شن شبح سعی می کند دوباره با مورف و خانواده اش ارتباط برقرار کند. کوپر پدر خانواده بالاخره می تواند معنای پیام را درک کند. این پیام به مکانی ناشناس اشاره دارد که بعدا معلوم می شود یک از مقرهای باقیمانده سازمان ناسا است.

در مقر ناسا دکتر براند دانشمند ارشد سازمان برای کوپر فاش می کند که حیات بر روی کره زمین در حال نزدیک شدن به انتهای خود است و ناسا به دنبال فضانوردانی است که بتوانند در ماموریت یافتن مکان دیگری برای ادامه حیات بشر در کهکشان راه شیری یا کهکشان های دیگر، به سازمان کمک کند. دکتر براند دارای تیمی از دانشمندان و ربات توانمندی به نام تارس است. اما آنان به خلبانی با تجربه واقعی فضانوردی برای هدایت فضاپیما نیاز دارند. کوپر برای آینده فرزندان خود مورف و تیموتی این ماموریت را می پذیرد. بدین ترتیب آغاز فیلم میان ستاره ای رقم می خورد.

با پیشرفت فیلم با جنبه های دیگری از علوم مانند پارادکس فضا-زمان، وجود یک دنیای موازی و نظریه نسبیت مواجه می شویم. آنها می توانند سیاره هایی مشابه زمین بیابند که تنها یکی از آنها برای زندگی مساعد است. وقتی کوپر به سفینه فضایی باز می گردد متوجه می شود که یک ساعت زمان بر روی آن سیاره معادل سپری کردن 7 سال بر روی زمین است و در طی ماموریت چند ساعته خود، فرزندانش پا به دوره جوانی و سپس میانسالی خود گذارده اند در حالی که از عمر خود او تنها چند ساعت بیشتر نگذشته است.

در انتهای فیلم کوپر و امیلیا براند دختر دانشمند ناسا در می یابند که تمامی این ماموریت فضایی توسط دکتر براند طراحی شده تا تعدادی از فضانوردان و دانشمندان از جمله دختر خود وی نجات یابند. با درک این واقعیت کوپر سعی می کند به خانه بازگردد تا با دختر و پسر خود ارتباط برقرار کند در حالی که زمان کافی برای اینکار در اختیار ندارد. او با عبور از یک کرم چاله به گذرگاه یا پورتالی وارد می شود که او را به پشت قفسه های کتابخانه اتاق دخترش می رساند، جایی که او سعی می کند با استفاده از غبار و نمادهای مورس با دخترش ارتباط برقرار کند.

در قسمت های پایانی فیلم مورف را می بینیم که بسیار پیر شده در حالی که پدر او کوپر همچنان جوان باقی مانده است. او در می یابد که شبح پشت کتابخانه اتاق وی کسی جز پدرش نبوده است.

میان ستاره ای در ژانر علمی تخیلی یک شاهکار محسوب می شود. فیلمی که هم از نظر بصری چشم گیر است و هم به قوانین علم فیزیک نسبیتی وفادار باقیمانده است. کریستوفر نولان که به روایت های داستانی جاه طلبانه خود معروف است یکبار دیگر مرزهای سنتی یک ژانر را در هم نوردیده و با استفاده از جلوه های ویژه عالی و بازی نفس گیر بازیگران برجسته ای چون مایکل کین، متیو مک کانافی و آن هاتاوی فیلمی جذاب و تفکر برانگیز خلق می کند.

کرم چاله چیست؟

نظریه کرم چاله یکی از نتایج معادلات میدان اینشتاین است. این نظریه چنین پیش بینی می کند که در برخی نقاط کیهان، بافت فضا-زمان در مجاورت یک جرم بسیار عظیم چنان خمیده می شود که گذرگاهی میانبر بین دو نقطه از فضا که فاصله بعیدی از هم دارند ایجاد می شود. به گونه ای که می توان از طریق این گذرگاه ها فاصله چندصد هزار سال نوری را در مدت کوتاهی پیمود.

وقتی یک ستاره جسیم در انتهای عمر خود فرو می ریزد، جرمی عظیم در نقطه بسیار کوچکی چنان متمرکز می‌شود که چگالی این جسم عملا به بی نهایت می رسد. در این صورت گرانش بی امان این جسم بی نهایت چگال بافت فضا زمان را چنان خمیده می کند که حتی نور نمی تواند از سیطره گرانش بگریزد. بدین ترتیب یک سیاهچاله بوجود می آید. فضایی کروی به دور سیاهچاله به نام افق رویداد وجود دارد که حد نهایی نفوذ گرانش آن است و هر جسمی که از افق رویداد به سیاهچاله نزدیکتر شود به درون آن سقوط خواهد کرد.

اگر انحنای فضا-زمان به حد غایی خود برسد می توان تصور کرد که ناحیه ای از فضا به ناحیه ای دیگر از طریق یک گذرگاه متصل شود. در این صورت یک کرم چاله بوجود آمده است که می تواند دو نقطه در دو سوی پهنه وسیعی از کیهان را با یک تونل میانبر به هم متصل کند.

معادلات میدان اینشتاین وجود کرم چاله ها را امکان پذیر می کنند لیکن تاکنون دانشمندان موفق به یافتن یک کرم چاله واقعی نشده اند.



از کانال یوتیوب درخت دانش بازدید فرمایید:

www.youtube.com/@knowledgetree2024


داستانهایی مهیج از دانش، فنون، تاریخ و ادبیات



سلاح برتر آلمان نازی


تکنولوژی می تواند مسیر تاریخ را به یکباره تغییر دهد. زمانی که انسان نخستین ابزار سنگی را ابداع کرد سرشت تکامل خود و نسل های بعدی را از بنیان متحول ساخت. در دوم نوامبر 1942 پروژه ای سری در آلمان نازی توسط مهندسین و دانشمندان این کشور آغاز گردید که اگر به سرانجام می رسید، بشریت اکنون سرنوشتی دیگر یافته بود و ممکن بود حکومت رایش سوم تا چندین دهه ادامه پیدا کند.

با ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، آلمان خود را با کشوری درگیر یافت که توان صنعتی آن از مجموع کشورهای جهان بیشتر بود. بمباران بی امان صنایع کلیدی آلمان مانند کارخانجات بلبرینگ سازی شواین فورت و مخازن نفت رومانی توسط بمب افکن های دوربرد متفقین، توان تولیدی این کشور را به شدت کاهش داده بود. در این شرایط ابداع سلاحی برای مقابله با بمب افکن های مهاجم می توانست آسمان آلمان را ایمن ساخته و تداوم تولید نظامی و صنعتی آن را تضمین کند.

تسلیحات دفاع هوایی آلمان در برابر بمب افکن های بلندپرواز عبارت بود از توپهای فلک 88 میلیمتری که می‌توانستند گلوله هایی تا ارتفاع 8000 متری شلیک کنند. این گلوله های سنگین در ارتفاع بالا منفجر شده و ترکش های خود را به اطراف پرتاب می کردند. سلاح دیگر هواپیماهای شکاری تیزپرواز فوکه ولف اف دبلیو 190 و مسراشمیث بی اف 109 بودند که هواپیماهای مهاجم را مستقیما مورد حمله قرار می دادند. اما برتری عددی بمب افکن ها و شکاری های اسکورت متفقین این مزیت تکنولوژیکی را بزودی بی اثر کرد.

در دوم نوامبر 1942 پروژه توسعه و ساخت موشک زمین به هوای هدایت شونده آلمان موسوم به واسرفال یا آبشار آغاز گردید. این موشک در حقیقت نمونه توسعه یافته موشک بالستیک وی 2 بود که به علت حمل سرجنگی کوچکتر ابعادی در حدود یک چهارم وی 2 را داشت. واسرفال از سوخت مایع مرکب از وینیل ایزو بوتیل اتر (vinyl isobutyl ether)، 94 درصد اسید نیتریک و 6 درصد دینیتروژن تتروکساید سود می جست که می توانست موشک را به مدت یکماه آماده پرتاب آنی قرار دهد.

هدایت موشک توسط یک سیستم ساده کنترل رادیویی فرمان دستی خط دید radio control manual command to line of sight (MCLOS) انجام می شد که برای استفاده علیه اهداف در روز موثر بود. سیگنالهای فرمان از طریق امواج رادیویی ارسال شده توسط یک جوی استیک به موشک می رسید. اپراتور با دوربین هدف را دیده و در حالی که بر روی یک صندلی چرخان قرار داشت با جوی استیک موشک را بسوی هدف هدایت می کرد.

سرعت موشک بالغ بر 1700 کیلومتر بر ساعت بود. بنابراین می توانست در کمتر از ده ثانیه به ارتفاع هشت هزار متری برسد که سقف پرواز عملیاتی بمب افکن های متفقین بشمار می رفت. یک فیوز مجاورتی کمک می کرد موشک بطور خودکار در نزدیکی هدف منفجر شده و بارانی از ترکش های مرگبار را بسوی آن گسیل کند. برد عملیاتی آن 25 کیلومتر بود بنابراین می توانست اهداف را از دوردست مورد حمله قرار دهد.

برای استفاده در شب که امکان دید مستقیم هدف و موشک وجود نداشت یک سیستم هدایت راداری به نام راین لند در حال توسعه بود که از امواج رادار برای شناسایی هدف استفاده می کرد. مکان هدف به صورت یک علامت کوچک بر روی صفحه نمایش ساده ای منعکس می شد و اپراتور می توانست با استفاده از همان جوی استیک ارسال کننده امواج کنترلی رادیویی موشک را بسوی هدف هدایت کند.

اولین مدل این سلاح برتر در مارس 1943 آزمایش شد. لیکن در آگوست 1943 مانع بزرگی بر سر راه تکمیل پروژه روی داد. دکتر والتر ثی یل Walter Thiel دانشمند و طراح برجسته آلمانی این سلاح در بمباران مفقین کشته شد. این امر باعث کاهش قابل ملاحظه سرعت توسعه سلاح شد. با این وجود در 8 مارس 1944 نخستین پرتاب موفقیت آمیز این سلاح انجام شد. تا 17 فوریه 1945 سی و پنج پرتاب موفقیت آمیز آزمایشی این سلاح انجام گرفت. در این تاریخ با نزدیک شدن متفقین مرکز پینه موند در ساحل دریای بالتیک که مقر توسعه سلاحهای موشکی آلمان بود، تخلیه گردید.

برخی مورخین صاحب نام مانند آلبرت اسپیر بر این باورند که اگر منابع کافی برای توسعه این سلاح تخصیص می‌یافت، آلمان می‌توانست تعداد کافی از آن را به خدمت گیرد. با این کار ناوگان بمب افکن‌های متفقین دچار خسارت و انهدام جدی شده و کارایی خود را از دست می داد. نتیجه امر، تداوم تولید نظامی و صنعتی آلمان و ادامه تسلط آن بر اروپا می بود.

 


از کانال یوتیوب درخت دانش بازدید فرمایید.

ویدیوهای جذاب با موضوع دانش، فناوری، تاریخ و ادبیات


با عضویت در کانال از انتشار محتوای علمی به زبان فارسی حمایت کنید.


در یوتیوب کلیدواژه زیر را جستجو کنید تا وارد کانال درخت دانش شوید:


@KnowledgeTree2024