ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
قدرت موتورهای جت را با نیروی پیشرانه تولید شده توسط آنها بیان می کنند. یکی از اولین موتورهای جت که توسط مهندس آلمانی دکتر هانس فون اوهیان ساخته شده و در یکی از نمونههای هواپیمای هنکل در سال 1937 بکار رفته است، قادر به تولید 250 پاوند نیروی پیشران بود.
موتور جت GE90-115B ساخت شرکت جنرال الکتریک که در هواپیمای مسافربری بوئینگ 777 بکار رفته است، پرقدرت ترین موتور جت حال حاضر دنیا بشمار میاید. این موتور در سال 2002 طی یک آزمایش توانست به توان 127900 پاوند نیروی پیشران دست یابد.
اما بزرگترین موتور جت نظامی دنیا Samara NK-321 ساخت روسیه است که در بمب افکن استراتژیک توپولف Tu-160 موسوم به بلک جک بکار رفته است. این موتور می تواند تا 35500 پاوند نیروی پیشران تولید کند. چهار موتور بکار رفته در این بمب افمن می توانند به این غول 54 متری و 250 تنی سرعتی معادل 2200 کیلومتر در ساعت در ارتفاع 12 هزار متری بدهند.
لیکن تفاوت عمده ای بین دو موتور یاد شده وجود دارد. موتورهای جت غیرنظامی برای نیل به نیروی پیشران بالاتر سرعت گازهای خروجی را کاهش می دهند در نتیجه نخواهند توانست هواپیما را به سرعتی بالاتر از سرعت صوت برسانند. لیکن در موتورهای نظامی سرعت گازهای خروجی نیز عامل مهمی است و در نتیجه این مقدار در موتور NK-321 بسیار بالاتر از موتور GE90 می باشد.
گردآوری و تالیف: اصغر ناصری
لطفا در صورت استفاده منبع مقاله ذکر شود
پشتیبانی نزدیک هوایی یا Close Air Support یعنی عملیات هوایی علیه نیروهای دشمن که به فاصله نزدیکی از نیروهای خودی قرار دارند. هدف این گونه عملیات، کاهش تهدید از جانب نیروهای دشمن و بازکردن راه پیشروی نیروهای خودی است که بطور ناگهانی مورد هجوم دشمن قرار گرفته اند.
پشتیبانی نزدیک هوایی نیاز به هماهنگ سازی کامل با نیروهای زمینی دارد. این هماهنگ سازی معمولا توسط واحدهایی ویژه همچون دیده بانی مشترک آتش (JFO) انجام می شود.
نیروهای زمینی یک ارتش بدون پشتیبانی هوایی قادر به پیشروی در منطقه جنگی نخواهند بود. پشتیبانی هوایی موثر می تواند هرگونه مانعی بر سر راه پیشروی نیروهای زمینی خودی از قبیل آرایش تانک های دشمن، توپخانه و راکت اندازها را از بین ببرد. همچنین خطر محاصره و پاتک ناگهانی توسط پشتیبانی نزدیک هوایی مناسب از بین خواهد رفت.
تاریخچه پشتیبانی هوایی
تاریخ عملیات پشتیبانی هوایی به جنگ جهانی او باز می گردد. آلمانها از جنگنده بمب افکن های ابتدایی آن زمان برای حمایت از نیروهای خود استفاده می کردند. گرچه هواپیماهای جنگی آن زمان قدرت آتش کافی نداشتند، لیکن اثر روانی آنها بر نیروهای دشمن بسیار جدی بود.
یونکرس جی آی یکی از اولین جنگنده های بکار رفته در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
در فاصله سالهای بین جنگ جهانی اول و دوم، قدرت های بزرگ به اهمیت پشتیبانی نزدیک هوایی پی بردند. هواپیمای Curtis SBC Helldiver یک بمب افکن شیرجه رو بود که با استفاده از شیرجه تند روی هدف می توانست بمباران دقیقتری انجام دهد ضمن اینکه هدفگیری هواپیمای شیرجه رو توسط توپهای ضدهوایی مشکلتر بود. این هواپیما در فاصله سالهای 1938 تا 1943 در خدمت نیروی هوایی ارتش آمریکا بود و بعدا با نمونه های پیشرفته تری مانند SBD Dauntless جایگزین گردید.
نیروی هوایی آلمان موسوم به لوفت وافه با نگاهی به تجارب کشورهای دیگر، به توسعه هواپیمای معروف خود به نام یونکرس جی 87 اشتوکا پرداخت که نقش مهمی در پیشروی برق آسای نیروهای هیتلری در ماههای اولیه جنگ جهانی دوم داشت. این بمب افکن شیرجه رو با صدای ناشی از سیرن های خود بر تن نیروهای رقیب رعشه می افکند و در نبردهایی مانند نبرد بریتانیا و بالکان بسیار موفق عمل کرد.
بمب افکن سبک اشتوکا
جنگ ویتنام
آمریکا در جنگ ویتنام از هواپیماهای مختلفی برای پشتیبانی نزدیک هوایی استفاده می کرد که یکی از نمونه های موفق آن A-37 Dragonfly بوده است. این هواپیما دارای ساختاری صلب و با دوام بوده و با قابلیت مانور بالا و پرواز از ارتفاع پایین می توانست از تیررس آتشبار ضدهوایی دشمن بگریزد. در طول جنگ ویتنام تنها 12 فروند از این جنگنده ضربتی سبک سرنگون شدند.
در این جنگ از هواپیمای ضربتی AC-130 نیز برای حملهه به ستونهای نیروهای ویتنام شمالی استفاده وسیعی شد. این هواپیمای جنگی دارای ٤ مقر مختلف برای توپهای ٢٠، ٤٠ و ١٠٥ میلی متری در پهلوی بدنه خود می باشد که آنرا شبیه یک کشتی توپدار کرده است. این هواپیما با پرواز بر فراز مواضع زمینی دشمن می تواند از هوا آتش توپخانه مرگباری را بر روی آنها ارسال کند. در جنگ ویتنام، این هواپیماها توانستند بیش از ١٠٠٠٠ کامیون نیروهای ویتنام شمالی را از بین برده و ضربات زیادی به سیستم های دفاع هوایی آنها وارد کنند. از این هواپیما در جنگ های گرانادا، پاناما، عملیات طوفان صحرا در عراق و عملیات ناتو علیه صربستان در بونی هرزگوین استفاده موثری شده است.
AC-130 Spectre
جنگ های مدرن
در جنگ های مدرن بهره گیری از مهمات دقیق می تواند هر هواپیمای جنگی را در خدمت عملیات پشتیبانی نزدیک در آورد. لیکن هواپیمای ضربتی A-10 Thunderbolt یکی از عالی ترین هواپیماها برای پشتیبانی نزدیک بشمار می رود.
ای-١٠ تاندربولت ٢ (A-10 Thunderbolt II) یک هواپیمای جت تک سرنشین و دو موتوره است که توسط کمپانی فیرچایلد ریپابلیک برای نیروی هوایی آمریکا ساخته شده است. وظیفه اصلی آن تدارک پشتیبانی هوایی نزدیک برای نیروهای زمینی با حمله به تانکها، خودروهای زرهی و سایر اهداف زمینی دشمن میباشد. همچنین میتواند نقش محدودی در حملات هوایی بازدارنده ایفا کند.
این هواپیما اولین پرواز خود را در ١٠ می ١٩٧٢ انجام داد. اولین اسکادران از این هواپیماها در سال ١٩٧٧ به خدمت نیروی هوای ارتش آمریکا درآمد.
ای-١٠ به علت بالهای مستقیم و پهن خود و نوک به پایین برگشته آنها، دارای توانایی مانور فوقالعادهای در سرعتها و ارتفاع کم میباشد. این بالها امکان نشست و برخاست از باندهای کوتاه نزدیک میدان جنگ را نیز به این هواپیما میدهند. این هواپیما میتواند به مدت طولانی در ارتفاع ٣٠٠ متری پرواز کند. دود خارج شده از اگزوز موتورها از بالای دم افقی این هواپیما عبور میکند که این امر گرما و اشعه مادون قرمز ساتع شده از موتورها را کاهش میدهد، در نتیجه ردگیری آن برای موشکهای ضدهوایی را دشوار میسازد.
صفحات پوستهای ای-١٠ بطور یکپارچه و با استفاده از ماشینهای کنترل عددی ماشینکاری میشوند، بطوریکه تراورسهای عمودی بین دو صفحه بال با پوسته آن یکپارچه هستند. این امر هزینه ساخت را کاهش میدهد و بر استحکام بدنه هواپیما بطرز قابل ملاحظهای میافزاید. همچنین از مشکل آب بندی و اتصالات نیز میکاهد. هیچ باری بر روی پوسته بال و بدنه اعمال نمیشود، در نتیجه صفحات آسیب دیده براحتی قابل جایگزینی هستند. استحکام بدنه هواپیما باعث شده است که در بین خدمه نیروی هوایی آمریکا به ”تانک پرنده“ معروف شود.
اسلحه ممتاز این هواپیما توپ هفت لوله آن به نام Avenger می باشد که مجهز به برجک گردان است. این توپ میتواند تا ٤٢٠٠ گلوله در دقیقه شلیک کند. تنها شش گلوله این توپ برای نابودکردن یک تانک زرهپوش کافی است. دقت این توپ نیز فوقالعاده است و میتواند ٨٠ درصد گلولههای خود را در یک دایره به قطر ٦ متر از فاصله ١.٥ کیلومتری شلیک کند.
اسلحه دیگر این هواپیما موشک هوا به زمین ای جی ام ٦٥ ماوریک آن میباشد. معمولا دوموشک هوا به هوای سایدویندر نیز برای محافظت از خود حمل میکند.
این جنگنده برای اولین باردر جنگ خلیج فارس در ١٩٩١ وارد میدان کاروزار واقعی شد و توانست بیش از ١٠٠٠ تانک، ٢٠٠٠ خودروی نظامی و ١٢٠٠ ادوات جنگی دیگر نیروهای عراقی را نابود کند. دو هلیکوپتر عراقی نیز با توپ آونجر این هواپیماها سرنگون شدند. تنها هفت عدد از این هواپیماها در طول جنگ سرنگون شدند که از عدد تخمین زده شده بسیار کمتر بود. در حالیکه جنگندههای مدرنتر نیروی هوای آمریکا به علت دود ناشی از سوختن چاههای نفت کویت قادر به ردیابی اهداف زمینی نبودند، این هواپیما با پرواز در ارتفاع کم و دید چشمی مستقیم خلبان، کارای بسیار بالاتری در حمله به اهداف زمینی از خود نشان داد. احتمال می رود که این هواپیما تا سال ٢٠٢٨ در خدمت ارتش آمریکا باقی بماند.
هواپیمای سسنا 172 در سال 1956 به بازار عرضه شده و تولید آن کماکان ادامه دارد. تاکنون بیش از 43000 فروند از این هواپیما توسط کمپانی سسنا به فروش رفته است. تنها در سال اول عرضه به بازار 1400 فروند از این هواپیمای سبک غیرنظامی به فروش رفت. سسنا 172 موفق ترین هواپیمای غیرنظامی با قابلیت تطابق برای ماموریت های مختلف بوده است.
Cessna 172
مشخصات:
تعداد خدمه: 1 با قابلیت حمل سه مسافر
طول: 8.28 متر
فاصله دو نوک بال: 11 متر
حداکثر سرعت: 308 کیلومتر بر ساعت
سقف پرواز: 4000 متر
برد: 1290 کیلومتر
قیمت: US$307,500 (سال 2012) (تقریبا 600 میلیون تومان)
منبع: ویکی پدیا
گردآوری و تالیف: اصغر ناصری
در اوایل سال 1941 میلادی، به نظر می رسید که مفاومت بریتانیا در برابر حملات هوایی آلمان نازی بزودی در هم می شکند و ایالات متحده آمریکا پایگاه هوایی خود در اروپا را از دست خواهد داد. در نتیجه نیاز به وجود بمب افکنی پدید آمد که بتواند از داخل خاک اصلی آمریکا برخاسته و دارای برد کافی برای رسیدن به آلمان و برگشت به پایگاه خود باشد. این امر نیاز به بمب افکنی با برد حداقل 9200 کیلومتر داشت.
نیروی هوای ارتش آمریکا (USAAC) درخواستی را برای یک بمب افکن قاره پیما مطرح کرد که با توجه به پیشرفت های تکنولوژیکی آنزمان بسیار جاه طلبانه بنظر می رسید. سرعت حداکثر 720 کیلومتر بر ساعت، برد حداکثر 19000 کیلومتر و سقف پرواز 14000 متر مشخصاتی بود که یک ابربمب افکن را در ذهن تداعی می کرد. بعدها این مشخصات کاهش داده شد و شرکت Consolidated برنده این مناقصه گردید.
در طول سالهای اولیه جنگ دوم جهانی ارتش از تهیه مواد و پرسنل کافی برای شرکت Consolidated امتناع نمود. با گسترش جنگ در اقیانوسیه نیاز به این بمب افکن استراتژیک بارزتر گردید و توسعه بمب افکن B-36 آغاز گردید. لیکن اولین نمونه این بمب افکن زمانی آماده شد که جنگ به پایان رسیده بود (8 آگوست 1946).
بمب افکن B-36 از همان ابتدا منسوخ بشمار میرفت. در آغاز عصر هواپیماهای جت این هواپیما هنوز توسط موتورهای پیستونی ملخ دار رانده می شد. اما رقیب جت آن یعنی بویینگ B-47 stratojet که تا سال 1953 کاملا عملیاتی نشد، فاقد برد کافی برای رسیدن به خاک دشمن اصلی ایالات متحده (اتحاد جماهیر شوروی) بوده و قابلیت حمل بمب های اتمی بزرگ آنزمان را نداشت. تا سال 1955 یعنی سال حضور بی 52 افسانه ای، این بمب افکن تنها بمب افکن قاره پیمای واقعی ایالات متحده بود که میتوانست تمامی انواع بمب های اتمی و عادی را حمل کند.
بی 36 در کنار اولین ابربمب افکن واقعی یعنی بی 29 که قهرمان جنگ جهانی دوم بود.
با وجود اینکه بی 36 از نظر فنی عقب تر از زمان خود بشمار می رفت، دارای چندین رکورد جهانی بود که برخی از آنها هنوز دست نخورده باقی مانده است. این بمب افکن به مدت بیش از ده سال به عنوان سلاح بازدارنده اصلی در رقابت های جنگ سرد بشمار می رفت. ظرفیت حمل بار آن چهار برابر بی 29 و حتی بیشتر از بی 52 غول پیکر بود (حداکثر 39 هزار کیلوگرم). بی 36 کند و فاقد توانایی سوختگیری هوایی بود. لیکن می توانست ماموریت هایی تا فاصله 5500 کیلومتری پایگاه خود را انجام داده و 40 ساعت پرواز مداوم انجام دهد. مساحت بالهای عظیم آن و شش موتور پیستونی 28 سیلندر به آن قابلیت پرواز تا ارتفاعی را می دادند که برای چنین هواپیمایی غیر عادی می نمود و آنرا بالاتر از دسترس شکاری های جت و دفاع ضدهوایی آن زمان قرار می داد. با افزوده شدن چهار موتور جت این هواپیما توانست در سال 1954 به ارتفاع 16800 متری دست یابد.
راندن این هواپیما امری بس دشوار بود. تعداد 13 خدمه لازم بود تا این غول 50 متری را در پرواز نگه دارد که بیشترین تعداد برای یک هواپیمای بمب افکن است. با فاصله دو نوک بال 70 متر این هواپیما هنوز رکورددار محسوب می شود. تا زمان ساخت توپولف تی یو 160 بلک جک توسط اتحاد جماهیر شوروی (با طول 54 متر) بی 36 بزرگترین هواپیمای نظامی دنیا بشمار می رفت.
در یک نگاه سطحی شباهتی میان اجتماع مورچگان و اینترنت دیده نمی شود. اما پژوهشگران دانشگاه استانفورد به تازگی کشف کرده اند که گونهای از مورچه های دروگر (harvester) میلیونها سال است که کارکردهای اصلی اینترنت را ابداع کرده اند. به عنوان مثال نحوه ای که مورچه ها تعداد شکارچیان لازم برای بیرون رفتن از لانه و آوردن غذا را تعیین می کنند شباهت بسیاری به نحوه کشف پهنای باند لازم برای ارسال داده ها توسط پروتکلهای اینترنتی دارد. پژوهشگران به این سامانه ارتباطی نام آنترنت (anternet) داده اند.
الگوریتم تعیین تعداد شکارچیان لازم توسط مورچه ها شباهت زیادی به پروتکل اینترنتی TCP/IP دارد. یک شکارچی به لانه خود باز نمیگردد تا زمانی که غذا پیدا کند. اگر غذا فراوان باشد، شکارچیان زودتر به لانه باز می گردند و در عوض شکارچیان تازه نفس بیشتری برای شکار فرستاده می شوند. لیکن اگر شکارچیان دست خالی بازگردند ارسال آنها کندتر شده یا بطور کلی متوقف می گردد.
در پروتکل کنترل انتقال یا TCP که به مدیریت تراکم داده در اینترنت اختصاص دارد، گیرنده یک بسته داده پس از دریافت آن، یک سیگنال تایید به فرستنده ارسال می کند. سرعت دریافت این سیگنال تایید، معیاری از پهنای باند موجود و تراکم داده بر روی خطوط اینترنت است. این حلقه بازخورد به TCP امکان می دهد از انباشته شدن داده های ارسالی جلوگیری کرده و بر اساس پهنای باند موجود سرعت ارسال داده ها را تنظیم کند. شباهت این الگوریتم با روش عمل مورچگان حیرت انگیز است.
منبع:
http://news.stanford.edu/news/2012/august/ants-mimic-internet-082312.html