دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر
دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر

تصاویر نجومی برگزیده

گردآوری و زیرنویس: اصغر ناصری


عکس های نجومی زیر به عنوان عکس های سال 2013 انتخاب شده اند.

منبع: Yahoo News



ستاره دنباله دار Panstarrs که هسته آن عمدتا از یخ و صخره تشکیل شده است. در حالی که هسته آن تنها چند کیلومتر قطر دارد دنباله آن صدها هزار کیلومتر طول دارد. 



تصویری از دنباله کهکشان راه شیری



فناوری CMM در خدمت حمل و نقل عمومی سریع

گردآوری و ترجمه: اصغر ناصری


منبع:


CMM Technology Applied to High-Speed Transit

http://www.qualitydigest.com/inside/quality-insider-article/cmm-technology-applied-high-speed-transit.html


ایلون ماسک بنیان گذار شرکت های تسلا موتورز و اسپیس ایکس از سامانه حمل و نقل مفهومی ابرحلقه ای خود پرده برداری کرد. نوعی لوله پنوماتیکی که با استفاده از نیروی باد که می تواند با سرعت 1220 کیلومتر بر ساعت مسافرین را در عرض 35 دقیقه از سان فرانسیسکو به لس آنجلس ببرد.


این سامانه مفهومی قرار است از یاتاقان های بادی (air bearings) دقیقا مشابه آنچه در سیستم های حرکتی CMM های امروزی استفاده می شود، سود ببرد. در این ماشین ها، جریان هوای فشرده از نازل بسیار ریزی در وسط یاتاقان های بادی خارج می شود و کل محورهای حرکتی را با استفاده از فشار هوایی که بر سطح راهنمای گرانیتی یا فلزی محورها وارد می شود، به بالا بلند می کند. بدین ترتیب تکیه گاه محورها بر بالشتکی از هوای فشرده قرار داشته و حرکت آنها با حداقل نیرو و ارتعاش صورت می پذیرد.


در این سامانه از فناوری دیگری در ماشین های CMM نیز وام گرفته شده است. در CMM های مدرن برای تامین حرکت محورها از موتورهای خطی استفاده می شود. یک موتور خطی دارای استاتور و روتور مستقل از یکدیگر است بطوری که این دو بصورت عنصرهای تخت مستقل از یکدیگر از هم باز می شوند. در سامانه حمل و نقل مزبور استاتور می تواند به تونل و روتور به پایه‌های صندلی حمل مسافر وصل شود. وظیفه این موتورها شتاب بخشی به حرکت سیستم حمل و نقل در نقاط خاصی در طول تونل است.




بدین ترتیب فناوری حرکتی CMM در یکی از نوآورانه ترین سیستم های حمل و نقل شهری بکار گرفته می شود.


تصویر پرتاب شدن قورباغه به فضا!

12 سپتامبر 2013


تصویر زیر صحنه پرتاب شدن یک قورباغه نگون بخت به فضا را در حین پرتاب راکت Minotaur V سازمان فضایی ناسا نشان می دهد. ظاهرا قورباغه نگون بخت پیش از پرتاب روی بدنه راکت قرار داشته است. تصویر توسط یک دوربین از راه دور بطور خودکار ضبط شده است. منبع:

http://www.space.com/22772-frog-photobombs-nasa-moon-launch.html



هندسه بال

ترجمه: اصغر ناصری


منبع:

http://www.grc.nasa.gov/WWW/k-12/airplane/geom.html


یکی از عوامل اصلی تعیین کننده نیروی بالابرنده و پسا در هواپیما، هندسه بال می باشد. در تمامی صنایع هواپیمایی از واژگان فنی یکسانی برای توصیف هندسه بال استفاده می شود. بال واقعی یک شی پیچیده سه بعدی است اما با در نظر گرفتن شکل ساده مقطع دو بعدی می توان به اطلاعات مفیدی رسید.



شکل بالا سمت چپ نمایی را نشان می دهد که اگر از بالا به هواپیما نگاه کنیم، از بال آن خواهیم دید. این نمای فوقانی هندسه بسیار ساده ای از بال را نشان می دهد، بال مستقیمی که معمولا در هواپیماهای آزمایشی کوچک دیده می شود. لبه جلویی بال لبه حمله یا leading edge نامیده می شود. لبه عقبی نیز به لبه فرار یا trailing edge موسوم است.فاصله لبه حمله تا فرار به chord موسوم است که با علامت c نشان داده می شود. فاصله بین دو نوک بال به دهانه یا span موسوم بوده و با s نشان داده می شود. شکل بال وقتی از نمای فوقانی دیده می شود به planform موسوم است. در این شکل پلانفورم یک مستطیل است و طول کورد در هر موقعیت در طول دهانه بال ثابت است. در مورد سایر انواع پلانفورمها طول کورد در سراسر span متغیر است. مساحت بال یا A مساحت تصویر بال بین لبه های حمله و فرار و نوکهای بال است.


نسبت Aspect ratio نشان دهنده میزان طویل بودن و باریکی یک بال است. این نسبت عبارت است از مربع دهانه بال تقسیم بر مساحت بال و با نماد AR نمایش داده می شود. برای یک بال مستطیل شکل به صورت نسبت دهانه به طول کورد تعریف می شود.


نسبت  AR بزرگ به معنی بزرگ بودن دهانه است (مانند گلایدرهای با عملکرد بالا) در حالی که بالهایی با نسبت AR کوچک دهانه کوچکتر دارند (مانند جنگنده F-16) یا کوردهای ضخیم دارند (مانند شاتل). یکی از مولفه های نیروی پسای بال به معنی پسای القایی induced drag بطور معکوس با AR متناسب است. بال با AR بزرگ دارای پسای کمتر و نیروی بالابر بیشتری نسبت به بالی با AR کوچک است. از آنجایی که زاویه سریدن گلایدر به نسبت نیروی بالابر به نیروی پسا بستگی دارد، یک گلایدر معمولا با نسبت AR بزرگی طراحی می شود. شاتل فضایی دارای AR کوچکی است زیرا تحت اثر سرعتهای بسیار بالا قرار دارد بنابراین گلایدر بسیار ضعیفی است (قابلیت سریدن در هوا و باقی ماندن در حالت پرواز بدون موتور را ندارد). هواپیمای F-14 و F-111 هر دو خاصیت حرکت با سرعتهای بالا و پایین را به خوبی دارند. آنها با تغییر هندسه بال و نسبت AR از طریق تغییر زاویه برگشت بال می توانند خود را برای حرکت در سرعتهای مختلف مطابقت دهند.


نمای جلویی


نمای جلویی بال زاویه ای که بالها با خط افق می سازند را نشان می دهد. این زاویه به dihedral angle موسوم است. بالی که دارای زاویه مزبور است در برابر مقادیر کم غلطش به پهلو پایدار است و به موقعیت تعادل باز می گردد. هواپیماهای مسافربری از این زاویه بیشترین استفاده را می برند. زاویه dihedral منفی که به anhedral موسوم است باعث ناپایداری جانبی شده و قدرت مانور را افزایش می دهد. هواپیماهای جنگی اغلب با زاویه منفی dihedral طراحی می شوند.


نمای جانبی


نمای جانبی بال ایرفویل airfoil خوانده می شود. خط مستقیمی که لبه حمله را به لبه فرار وصل می کند خط کورد chord line نامیده می‌شود. خط کورد ایرفویل را به دو قسمت بالایی و پایینی تقسیم می کند. اگر نقاط واقع در میانه سطوح بالایی و پایینی ایرفویل را به هم وصل کنیم به منحنی به نام mean camber line می رسیم. بریا یک ایرفویل متقارن این خط بر خط کورد منطبق می شود اما در بیشتر ایرفویل ها این دو از هم جدا هستند. حداکثر فاصله بین دو خط کورد و mean camber line به camber موسوم است که نشان دهنده میزان انحنای ایرفویل است. بیشترین فاصله بین سطوح بالایی و پایینی بال ضخامت نامیده می شود. موسسه NACA که نیای NASA محسوب می شود، شکل ایرفویل ها را استاندارد کرده و با تست تونل باد ضرایب بالابر و پسا را برای انواع مختلف محاسبه کرده است.


جنگنده ضربتی A-7 Corsair II

گردآوری و تالیف: اصغر ناصری


جنگنده ضربتی A-7 Corsair II گرچه از زیبایی برخوردار نبود، در عمل بسیار اثربخش و انطباق پذیر از آب درآمد. اولین نمونه ساخت ائتلاف شرکتی LTV در ٢٧ سپتامبر ١٩٦٥ پرواز کرد و در سال ١٩٦٧ وارد جنگ  ویتنام شد. در طول این جنگ دو نسخه نیروی هوایی و دریایی این هواپیما بیش از ٩٠ هزار سورتی پرواز کردند. از ای ٧ های نیروی هوایی در طی ١٣ هزار سورتی پرواز تنها ٦ فروند از دست رفت که کمترین نرخ اتلاف را نسبت به هر هواپیمای دیگری در طی جنگ ویتنام به خود اختصاص می‌دهد.



شرکت LTV با تغییرات بسیار در یک مدل F-8 Crusader به این جنگنده عالی رسید. در نتیجه استفاده از یک مدل قبلا طراحی شده، توسعه این هواپیما بسیار سریع صورت گرفت. این هواپیما در لبه حمله و فرار بالهای خود دارای باله متحرک بود و از اسپویلرهایی برای کاهش سرعتدر هنگام فرود سود می برد. قدرت اصلی ای ٧ در ظرفیت حمل بمب آن بود: ٨٠٠٠ کیلوگرم. بدین ترتیب این جنگنده می توانست به اندازه بزرگترین بمب افکن های جنگ جهانی دوم بمب حمل کند. این جنگنده ضربتی برای اولین بار از فناوری‌های نوینی در زمینه نشانه روی هدف سودمی‌برد:

  • محاسبه پیوسته نقطه برخورد یا CCIP که می توانست بطور بهنگام نقطه برخورد بمب را در صورت رهاسازی نشان دهد.
  • محاسبه پیوسته نقطه رهاسازی یا CCRP که پس ازنشانه گیری توسط خلبان بطور خودکار بمب را در لحظه مناسب رها می کرد.
  • سیستم خط سقوط بمب یا BFL که روی نمایشگربالاسری (HUD) یک علامت ضربدر به نمایش می گذارد. این علامت نشان دهنده نقطه برخورد بمب در هر لحظه رهاسازی بود.
  • تمام این امکانات بدیع در ترکیب با قیمت پایین به عرضه یکی ازموفق ترین هواپیماهای جنگی چند منظوره جهان منجر گردید.