دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر
دنیای علم و تکنولوژی

دنیای علم و تکنولوژی

اخبار و مقالات مربوط به دنیای علم و تکنولوژی ترجمه شده از منابع معتبر

بلندترین پل معلق دنیا در مکزیک گشایش یافت

  puente_baluarte

رییس جمهور مکزیک پلی را که گفته می شود بلندترین پل معلق کابلی دنیاست، در روز پنجم ژانویه سال 2012 افتتاح کرد. 

 

پرزیدنت فیلیپ کالدرون روز پنجشنبه پل بالوآرتی (Baluarte) را در مراسمی افتاح کرد. این پل دارای 152 نگهدارنده فولادی، دهانه مرکزی معلق  520 متر ، طول کلی 1124 متر و عرض 19.8 متر می‌باشد. 

 

ارتفاع سازه این پل 403 متر است که رکورد تازه ای را در جهان به خود اختصاص می دهد. این پل بر فراز دره ای از رشته کوه سیه را مادره اکسیدنتال گسترده شده که به ستون فقرات شیطان موسوم است و شهر دورانگو را به ایالت بندری سینالوآ پیوند می دهد.  

 

پل بخشی از شاهراه دورانگو-مازاتلان است که با هزینه ای حدود 1.5 میلیارد دلار ساخته شده است. 

 

ساخت پل در سال 2007 آغاز شده بود. 

 

منبع: Yahoo News

صفحه مربوط به پل در پایگاه اطلاعاتی structurae: 

http://en.structurae.de/structures/data/index.cfm?id=s0033125

هواپیماهای شگفت انگیز: P-51 Mustang

گردآوری و تالیف : اصغر ناصری

 

 P-51

 

معروف است که وقتی هرمان گورینگ فرمانده نیروی هوایی آلمان (لوفت وافه) یک پی 51 را بر فراز برلین مشاهده کرد این کلمات را بر زبان راند: کار آلمان تمام شده است. فقط باید منتظر فرارسیدن پایان کار بود. 

 

تا پیش از اینکه این هواپیمای خارق العاده وارد عرصه جنگ های هوایی در جنگ جهانی دوم شود، بمب افکن های متفقین که برای بمباران برلین اعزام می شدند صدمات فراوانی را از حمله جنگنده های آلمانی متحمل می گشتند. خلبانان شجاع بمب افکن های متفقین بی مهابا به پیش می تاختند در حالی که آتش توپهای هواپیماهای لوفت وافه آنها را یکی پس از دیگری طعمه حریق می ساختند. هیچ جنگنده آمریکایی یا انگلیسی دارای برد کافی برای اسکورت این بمب افکن ها نبود و بمب افکن ها برای دفاع از خود به توپهای 20 میلیمتری خود و پرواز در آرایش های متراکم متکی بودند. ولی تلفات 20 درصدی بمب افکن های آمریکایی در حمله چهاردهم اکتبر 1943 به صنایع بلبرینگ آلمان، شکست دکترین آمریکا در حملات دقیق روزانه را آشکار ساخت. 

 

پی 51 به تنهایی باعث تغییر این وضعیت شد. این جنگنده با تانک های سوخت خارجی خود بیش از 2700 کیلومتر برد داشت و می توانست بمب افکن های آمریکایی را تا اتمام ماموریت خود در برلین همراهی کند. مانورپذیری فوق العاده و موتور قابل اعتماد پی 51 آنرا به رقیبی شکست ناپذیر تبدیل ساخته بود. اسکادران های پی 51 جلوتر از بمب افکن های متفقین حرکت کرده و هرجا هواپیماهای آلمانی را می‌یافتند بر آنها یورش می بردند. تنها در طول یک هفته آلمان بیش از 17 درصد خلبانان هواپیماهای جنگی خود را از دست داد. تا جولای 1944 نیروی هوایی آلمان بیشتر توان خود را از دست داد و شهرهای صنعتی آلمان در برابر یورش بمب افکنهای متفقین بی دفاع ماندند. 

 

تا 8 می 1945 جنگنده های پی 51 تونسته بودند 4950 هواپیمای دشمن را در نبردهای هوایی و 4131 عدد را بر روی زمین نابود سازند. بدین ترتیب پی 51 پرافتخارترین جنگنده طول تاریخ محسوب می شود.  

 

هم اکنون پی 51 با اینکه دیرزمانی است از خدمت نیروی هوای کشورهای مختلف خارج شده، لیکن هنوز به عنوان یک هواپیمای غیرنظامی توسط سازمانها و افراد بخش خصوصی مورد استفاده است. 

 

مشخصات فنی: 

تعداد خدمه: 1 

طول: 9.83 متر 

فاصله دو سر بال: 11.28 متر 

حداکثر سرعت: 700 کیلومتر بر ساعت 

برد با تانک سوخت خارجی: 2755 کیلومتر 

سقف پرواز: 12500 متر 

 

سالروز تولد آیزاک آسیموف

امروز 2 ژانویه سالروز تولد یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم است. آیزاک آسیموف نویسنده و بیوشیمیست آمریکایی یکی از پرکارترین نویسندگان داستان های علمی تخیلی و کتابهای علمی برای عموم افراد بشمار می رود. آسیموف در پتروویشی روسیه بدنیا آمد و هنگامی که سه سال داشت همراه خانواده خود به آمریکا مهاجرت کرد. او در سن 15 سالگی وارد دانشگاه کالیفرنیا شد و سه سال بعد اولین کتاب خود را به انتشارات Amazing Stories فروخت. پس از دریافت مدرک دکترای خود به تدریش بیوشیمی در دانشگاه پزشکی بوستون پرداخت. تا 18 مارس 1941 آسیموف او 31 کتاب منتشر کرده بود. به عنوان یک نویسنده، سخنران و مجری برنامه های علمی با گستره حیرت انگیزی از زمینه های تخصصی، او بیش از هر دانشمند دیگری برای آشنا ساختن عموم با دانش روز تحسی شده است. واژه روباتیکس (robotics) به معنی دانش مطالعه و طراحی ربات ها ابداع اوست. او بیش از 500 کتاب نوشته و منتشر کرده است. 

 

 

 

منبع: http://www.todayinsci.com/1/1_02.htm

بار روی بال یا wing loading

 تالیف و ترجمه: اصغر ناصری 

در علم آیرودینامیک، بار روی بال‌ها (wing loading) به وزن کل هواپیما تقسیم بر مساحت بال گفته می‌شود. بار زیاد روی بال مانورپذیری را کاهش می‌دهد، در عین حال هواپیما در نشست و برخاست به سرعت های بالاتری می‌رسد.

بار روی بال معمولا بر حسب پاوند بر فوت مربع یا کیلوگرم بر متر مربع داده بیان می‌شود. هواپیماهای گلایدر با بالهای بزرگ خود معمولا دارای بار روی بال بسیار کمی هستند در حالی که هواپیماهای مسافربری غول پیکر مانند بوئینگ 747 یا ایرباس 380 بار روی بال حدود 600 تا 750 کیلوگرم بر متر مربع دارند.

تاثیر کمیت بار روی بال بر عملکرد هواپیما

این کمیت معیار سودمندی برای تعیین عملکرد کلی مانورپذیری یک هواپیماست. بال ها بواسطه حرکت هوا بر روی سطح خود تولید نیروی بالابر می‌کنند (شکل زیر). بالهای بزرگتر هوای بیشتری را جابجا می کنند. بنابراین هواپیمایی که بال وسیعتری نسبت به جرم خود دارد (یعنی بار روی بال کمتر) نیروی بالبر بیشتری در هر سرعت معین ایجاد می کند. در نتیجه هواپیمایی با بار روی بال کمتر می تواند در سرعت های پایین تری نشست و برخاست کند یا بار بزرگتری با خود از روی زمین بردارد. همچنین سرعت گردش آن نیز بیشتر خواهد بود.

 Lift Forces

 

تاثیر بر روی سرعت صعود و عملکرد گشت زنی

هرچه بار روی بال کمتر باشد، هواپیما می تواند با سرعت بیشتری صعود کند. زیرا سرعت باد کمتری برای تولید نیروی بالابر اضافی مورد نیاز است. عملکرد گشت زنی (پرواز در ارتفاع ثابت به مدت طولانی) نیز برای هواپیمایی که بار روی بال کمتری دارد بیشتر است. زیرا نیروی پیشرانه کمتری برای تولید نیروی بالابر به منظور حفظ ارتفاع نیاز دارد. لیکن بالهای کوچک و دارای بار روی بال بزرگتر برای پرواز در سرعت های بالا مناسبتر هستند، زیرا نیروی مقاوم کمتری تولید می کنند (باد در برابر بالهای کوچک نیروی مقاوم کمتری ایجاد می کند).

تاثیر بر روی سرعت گردش

هرچه بار روی بال کمتر باشد، هواپیما می تواند با سرعت بیشتری چرخش کند. در چرخش هواپیما نیروی بالابر کاهش می‌یابد. در نتیجه هواپیما باید بر زاویه حمله و نیروی موتور خود بیفزاید تا از کاهش ارتفاع اجتناب کند. بالهای سبکتر نیروی بالابر بیشتری به ازای واحد سطح خود ایجاد می کنند در نتیجه قادر به گردش سریعتر هستند.

مقایسه ای بین عملکرد چند هواپیما در رابطه با بار روی بال

هواپیمای F-104 Starfighter که از 1958 تا 1969 در خدمت نیروی هوای آمریکا بود، نمونه جالبی از یک هواپیما با بالهای کوچک و بار روی بال بزرگ (514 کیلوگرم بر متر مربع) می‌باشد. این خصوصیات باعث شده بود هواپیمای مزبور بتواند با سرعت بیش از 2200 کیلومتر بر ساعت پرواز کرده و دارای سرعت صعود بالایی باشد. این هواپیما در سه زمینه سرعت پرواز، سرعت صعود و ارتفاع پرواز در زمان خود رکورد دار بود. لیکن بالهای کوچک مشکلاتی را نیز بدنبال داشتند: این هواپیما باید سرعت بالایی را حفظ می کرد تا نیروی بالابر آن کاستی نگرفته و هواپیما وارد حالت استال stall (که نیروی بالابر به حداقل می رسد) نگردد. همچنین زاویه حمله بیش از حد بزرگ می توانست هواپیما را وارد حالت چرخش بدون کنترل (spin) کند که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار بود. هواپیما دارای مانورپذیری کمتری نسبت به هواپیماهای زمان خود بود و برای دور زدن به شعاع چرخش بزرگی نیاز داشت.

 

 F-104

هواپیمای میگ 29 فولکروم دارای طراحی بال و بدنه بهم آمیخته (blended wing-fuselage) است به عبارتی بال هواپیما بتدریج تغییر فرم می یابد تا با بدنه یکی شود. این طرح باعث ایجاد سطح زیاد روی بال و در نتیجه کاهش بار رو ی بال می‌گردد. در نتیجه این هواپیما دارای مانورپذیری بسیار بالایی است.

MiG-29

هواپیماهای شگفت انگیز: SR-71 پرنده سیاه

ترجمه و تالیف: اصغر ناصری 

  

  

برای مدت 24 سال از 1966 تا 1980 سیاست دفاعی آمریکا بر پایه اطلاعاتی شکل می گرفت که هواپیمای شناسایی SR-71 یا پرنده سیاه از قلمرو کشورهای بلوک شرق گردآوری می کرد. سیستم عکسبرداری و سنسورهای الکترونیکی پیشرفته آن امکان می داد بدون ورود به خاک دشمن از مناطق نظامی آن عکس تهیه نماید. 

 

طراح این هواپیمای خارق العاده کسی نبود جز کلارنس جانسون نابغه معروف شرکت لاکهید مارتین و موسس بخش تحقیقاتی اسکانکس ورک در این شرکت. اودر سابقه کاری خود طراحی هواپیمای بلندپرواز شناسایی U-2 را داشت، هواپیمایی که خیلی زود در معرض موشک های زمین به هوای روسها قرار گرفت. اولین نمونه هواپیمای شناسایی جدید با نام A-12 در سال 1962 پرواز کرد و اولین هواپیمایی بود که توانست از مرز سرعت 3 ماخ بگذرد. 

 

این هواپیما هنوز یک شگفتی فناوری محسوب می شود. تقریبا هر قسمتی از این هواپیما در نوع خود یک نوآوری است. برای ایستادگی در برابر حرارتی که درنتیجه اصطکاک با هوای طبقات بالایی جو به هنگام حرکت با سرعت بالای 3 ماخ پدید می آید، پرنده سیاه نیاز به گروهی از مواد خاص مانند سوخت، آب بندها، روانکارها و سیم کشی هایی داشت که بتوانند در دماهای بالا کارکرد خود را حفظ کنند. نود و سه درصد بدنه این هوایما از آلیاژ تیتانیوم ساخته شده است که به این هواپیما امکان می دهد در دماهایی بین 230 درجه سانتی گراد در قسمت میانی بدنه تا بیش از 500 درجه سانتی گراد در ناحیه نزدیک به خروجی اگزوز موتور فعالیت کند. شیشه کابین خلبان از نوع مخصوصی است که دماهای بین 20 تا 330 درجه سانتی گراد را تحمل می کند. 

 

دو موتور توربوجت پرات اند ویتنی J58 این هواپیما هرکدام تا 35000 پاوند نیروی رانشی تولید می کنند. این موتورها در اتاقک هایی ذدر دو بال جاسازی شده اند که قطر هریک بیشتر از قطر بدنه هواپیماست. تقریبا هر بخش از این نیروگاه پیچیده از مواد خاصی ساخته شده تا امکان تولید سرعتهای     بالای    سه ماخ را فراهم نمایند. در ورودی هوای موتورها یک قطعه مخروطی متحرک (spike) قرار دارد که ضمن کاستن از سرعت هوای ورودی به موتور، در سرعت های بالای 1.6 ماخ به داخل حرکت می کند تا هوای بیشتری برای موتورها فراهم کند. 

 

   

 

این هواپیمای شناسایی فوق العاده به علت هزینه های سنگین عملیاتی در 1998 برای همیشه بازنشسته شد. امروزه بیشتر عملیات شناسایی نزدیک توسط هواپیماهای بدون سرنشین انجام می شود.