ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
هوای داغ میانهی روز در استادیوم شهر گوادالاجارای مکزیک، رویارویی دو تیم بزرگ از دو سوی کره زمین: برزیل و فرانسه که هردو از برجستهترین تیم های فوتبال دنیا بشمار می رفتند.
فرانسه، قهرمان حاکم بر فوتبال اروپا شروع آرامی داشت لیکن بتدریج شکل پایدار خود را پیدا کرد. برزیل هنوز یادآور تیم افسانهای 1982 بود اما با دفاعی منسجم تر و یک خط حمله کشنده که می توانست گلهای مسحور کننده ای به ثمر برساند. این دو تیم در مصافی جانانه یکی از بیادماندنی ترین بازی های فوتبال تاریخ را به نمایش گذاشتند، می توان به آن نام بازی بزرگان را اطلاق کرد. از این بازی هنوز به عنوان کلاسیک جام جهانی فیفا یاد می شود.
تیم برزیل نسلی از حرفه ای ترین بازیکنان تاریخ خود را به همراه داشت، هرچند هنوز خاطره شکست تلخ جام 1982 از گلهای فرصت طلبانه پائولو روسی هنوز در اذهان طرفداران آنها باقی مانده بود. این نسل کارکشته با بازیکنان جوان مستعدی چون برانکو و ژولیو سزار تکمیل می شد. این بازی از دید بسیاری، آخرین شانس نسل طلایی برزیل بشمار می رفت که شامل غولهایی همچون زیکو، سوکراتس و فالکائو، پادشاهان دنیای فوتبال آن روز بود.
برزیل جام را بسیار خوب آغاز کرد و سه پیروزی متوالی در دیدار با اسپانیا، الجزایر و ایرلند شمالی داشت و لهستان را نیز 4 بر صفر در هم کوبید. اما آزمون واقعی این تیم در برابر فرانسه در یک چهارم نهایی رقم می خورد.
اما در سوی دیگر فرانسه تیمی متشکل از برخی خطرناکترین مهره های فوتبال باشگاهی اروپا بود: ستاره یوونتوس میشل پلاتینی که سه بار به عنوان بازیکن سال اروپا انتخاب شده بود، آلن ژیرس از بوردو و در دفاع میانه زمین یان تیگانای قدرتمند و لوئی فرناندز. در حالی که یکی از بهترین های موناکو به نام مانوئل آموروس و بازیکن کهنه کار نانت ماکسیم بوسیس بر توان این تیم می افزود.
فرانسه بر خلاف برزیل شروع نا امید کننده ای داشت. پیروزی یک بر صفر برابر کانادا و تساوی یک – یک برابر شوروی، همچنین شکست دادن تیم ضعیف مجارستان کارنامه خوبی برای این تیم بشمار نمی رفت. اما بتدریج موتور این تیم سرعت گرفت و با شکست دادن ایتالیا مدافع عنوان قهرمانی نگاه ها را بسوی خود متوجه ساخت. از پیش معلوم بود مصاف این تیم با برزیل برخورد مهیبی خواهد بود.
برزیل بیشتر نیمه نخست را در کنترل خود داشت و فشار بی امانی بر دروازه فرانسه وارد می ساخت. در دقیقه 17 طی یک نمایش خیره کننده، مولر و جونیور پاس دقیقی را به کاره کا رساندند تا یکی از زیباترین گلهای تاریخ فوتبال را درون دروازه فرانسه جای دهد. تا دقایقی بعد تیم فرانسه دچار آشفتگی شده بود اما بزودی سازمان خود را دریافت. دقیقه چهل و یکم در یک فضای آشوبناک در برابر دروازه برزیل، میشل پلاتینی گل تساوی را به ثمر رساند که به هیچ روی قابل مقایسه با گل زیبا و کلاسیک برزیل نبود.
نیمه دوم برزیل در حملات خود برتر می نمود لیکن با وجود به لرزه درآمدن تیرک دروازه فرانسه، تلاشهای برانکو با موفقیت همراه نبود.
و آنگاه در دقیقه 75 لحظه ای سرنوشت ساز فرا رسید. طی یک ضد حمله طوفانی، برانکو پاس دریافتی از زیکو را به عمق زمین فرانسه رساند، جایی که دروازه بان هراسان فرانسه جوئل باتز با خروج از دروازه برانکو را به زمین افکند و یک خطای پنالتی مرتکب شد. کار می رفت که به نفع برزیل یکسره شود. بازیکن نامداری چون زیکو در پشت ضربه پنالتی قرار گرفت. نفس ها در سینه حبس شده بود. اما ضربه نه چندان قدرتمند زیکو در دستان جوئل باتس جای گرفت. آه از نهاد دوستداران برزیل برآمد.
بازی با نتیجه مساوی یک یک به پایان رسید. در دو وقت اضافی پانزده دقیقه ای دو تیم بازی محتاطانه ای را در پیش گرفتند. یک خطای کوچک از هر طرف می توانست نتیجه ای فاجعه بار برایش دربر داشته باشد. در طی این دو نیمه پانزده دقیقه ای چند موقعیت خطرناک بر روی دروازه های حریف روی داد لیکن تقدیر چنین بود که نتیجه بازی به ضربات نهایی پنالتی واگذار شود. شیوه ای که بیشتر دست سرنوشت و تصادف در آن دخیل است.
سوکراتس در پشت اولین ضربه پنالتی قرار گرفت. بنظر می رسید یکی از بزرگترین و کم خطاترین بازیکنان فوتبال جهان کار ساده ای در پیش داشته باشد اما او ضربه سهمگین خود را درست به محدوده پوشش باتس زد که براحتی توسط او دفع شد.
شش پنالتی بعدی همگی به گل تبدیل شدند. یانیک استوپیرا، مانوئل آموروس و برونو بلونی گلهای فرانسه و آلمائو، زیکو و برانکو گلهای برزیل را به ثمر رساندند.
با نتیجه سه بر سه پلاتینی پشت ضربه چهارم برای فرانسه قرار گرفت. او در سن 31 سالگی در بهترین فورم خود بود و ندرتا یک پنالتی را به هدر داده بود.
اما فشار بازی عوارض خود را گرفت و میشل پلاتینی توپ را به بیرون دروازه فرستاد. در نتیجه خطر از سر برزیل دفع شد.
ژولیو سزار مامور زدن پنالتی نجات بخش برای برزیل شد. در حالی که همه نگاه ها به او دوخته شده بود شوت سرکش او تیرک عمودی دروازه را به لرزه درآورد و به خطا رفت. و این در حالی بود که باتس دروازه بان فرانسه جهت شلیک را اشتباه تشخیص داده بود.
لحظه سرنوشت فرا رسید. دنیای فوتبال نفس را در سینه حبس کرده بود. آخرین پنالتی را لوئی فرناندز برای فرانسه به تور دروازه دوخت و از همان نقطه بسوی هم قطاران خود دوید تا پیروزی را با آنها جشن بگیرد.
تماشاچیان فرانسوی شادی کم فروغی برای این پیروزی داشتند. آنها شاهد پیروزی تصادفی تیم خود در برابر یکی از پرستاره ترین تیمهای تاریخ فوتبال بودند. تیمی که هنوز سنت بازی شاعرانه را حفظ کرده بود و بیش از نتیجه، به خلق لحظه های بیادماندنی میاندیشید. گویی نسل طلایی برزیل قرار نبود کامیاب گردد. بسیاری بازیکنان این نسل همچون سوکراتس و فالکائو دیگر برای تیمهای ملی خود بازی نکردند. برای بسیاری دوستداران فوتبال زیبا، این نیز یک پایان تلخ بود.
برای دیدن ویدیوی جذاب این پست در یوتیوب روی لینک زیر کلیک کنید:
https://youtu.be/G2UP6IFQ5x4
او را بزرگترین بازیکن فوتبال تاریخ و یکی از ابرستاره های بی تکرار ورزش می دانند. او به تنهایی تیم آرژانتین را به دروازه پیروزی جام جهانی در سال 1986 هدایت کرد و باعث تحول فوتبال در آرژانتین، ایتالیا و اسپانیا شد. مربی دوران نوجوانی اش او را از سیارهای دیگر می دانست. اریک کانتونا اسطوره فرانسوی او را همواره صدرنشین فوتبال جهان می خواند و خوزه مورینیو او را جادوگری میدانست که از پیش معلوم نیست چه شعبده ای بر روی توپ اجرا خواهد کرد.
با این وجود مسیر زندگی حرفه ای این اسطوره تکرار نشدنی توسط اعتیاد درازمدت به مواد مخدر و دوبار ممنوعیت از فعالیت ورزشی مخدوش گردیده بود. او پس از بازنشستگی اغلب با مشکلات سلامتی دست و پنجه نرم می کرد.
دیه گو آرماندو مارادونا در 30 اکتبر 1960 در ویلا فیوریتو، شهرکی پیرامون بوئنوس آیرس آرژانتین در یک خانواده فقیر با هشت فرزند بدنیا آمد. اولین توپ فوتبال را در سه سالگی هدیه گرفت و از آن پس فوتبال به تمام زندگی او تبدیل شد.
در سن ده سالگی به تیم نوجوانان لوس سبولیتاس پیوست که یکی از بزرگترین باشگاه های آرژانتین بود. او با نشان دادن نبوغ استثنایی در سن نونهالی، باشگاه خود را با 136 بازی بدون شکست به قله قهرمانی هدایت کرد. او در نقش یک هافبک ریزاندام ولی بی باک، شهرتی بی مانند به عنوان خالق موقعیت های گل استثنایی برای خود و سایر همبازی هایش کسب کرد.
در سال 1982 مارادونا با یک قرارداد 5 میلیون پاوندی به تیم بارسلونا پیوست و عنوان گرانقیمت ترین بازیکن فوتبال دنیا را از آن خود کرد. او در بازی های جام ملی اسپانیا موسوم به کوپا دل ری بازیهای درخشانی از خود به نمایش گذاشت و حتی از سوی طرفداران تیم مقابل نیز تشویق می شد.
بیست و چهارم سپتامبر 1983 روزی تعیین کننده در تاریخ زندگی مارادونا بود. قصاب بیلبائو نامی بود که بازیکن بدنام این تیم آندونی گوی گوچه آ برای خود دست و پا کرده بود. این مدافع خشن به تکل های وحشیانه خود معروف بود که در موارد متعددی باعث ایراد جراحات جدی به بازیکنان حریف گردیده بود. در این روز گوی گوچه آ یکی از بی رحمانه ترین تکل های خود را بر روی پای مارادونا اجرا کرد و باعث شکستگی قوزک پای او شد. درد ناشی از این جراحت مدتها پس از بازگشت مارادونا به فوتبال او را رنج می داد و یکی از عوامل روی آوردن او به مصرف مواد مخدر برای تسکین درد گردید.
نقطه اوج مسیر حرفه ای او به عنوان عضوی از تیم ملی فوتبال آرژانتین در جام جهانی 1986 مکزیک رقم خورد. او یک تنه تیمش را به سوی قهرمانی جام جهانی هدایت کرد. دیدنی ترین بازی این دوره از جام جهانی بازی در برابر انگلستان و دو گل به یادماندنی مارادونا به این تیم بود.
گل اول بطور غیرقانونی و با دست چپ مارادونا به ثمر رسید ولی مارادونا بعدها ادعا کرد دست خدا در این گل در کار بوده است. مارادونا برای گل دوم نیازی به کمک ماوراء طبیعی نداشت و با توانایی ابر انسانی خود خیل مدافعان تیم حریف را پشت سر گذاشت و توپ را از فاصله نزدیک به تور دروازه دوخت.
به عنوان یک هافبک تنومند و سرسخت، مارادونا قهرمان طبقات پایین آرژانتین و نیز جنوب ایتالیا بود. او تیم ناپولی جنوب فقیر ایتالیا را در برابر تیم های ثروتمند شمال این کشور به مقام قهرمانی رساند. 490 بازی باشگاهی را در طی 21 سال فوتبال حرفه ای خود انجام داد که با به ثمر رساندن 259 گل به همراه بود. در چهار جام جهانی بازی کرد و 34 گل خیره کننده در 91 بازی جهانی برای تیم آرژانتین به ثمر رساند.
با وجود شروع خیره کننده در جام جهانی 1994 مارادونا نتوانست این جام را به پایان برساند و به علت استفاده از داروی نیروزای اپیدرین از ادامه حضور در این جام محروم شد. از سال 2008 به بعد عملکرد او به عنوان یک مربی رو به افول نهاد و حتی قراردادش با تیم ملی امارات کمتر از یکسال به طول انجامید.
مارادونا از میانه دهه 1980 تا 2004 به مصرف کوکائین معتاد گردید. یکی از دلایل این اعتیاد، دردهای شدیدی بود که به علت شکستگی قوزک پایش در بازی در برابر تیم بیلبائو عارض او می شد. بسیاری منتقدان ورزشی جریمه ملایم گویگوچه آ مدافع خشن بیلبائو را لکه ننگی بر دامن فیفا می دانند زیرا او با تکل های خشن خود صدمات بسیاری بر برخی مطرح ترین بازیکنان فوتبال جهان وارد ساخته و باعث نابودی زندگی حرفه ای آنان شده بود.
سالهای پایانی زندگی مارادونا همراه با اضافه وزن و بیماری های جسمی فراوانی بود که اعتیاد به مواد مخدر آن را تشدید می ساخت. او پس از عمل جراحی مغز در 12 نوامبر 2020 از بیمارستان مرخص شد اما در 25 نوامبر در سن شصت سالگی، در خواب دچار سکته مغزی شده و چشم از جهان فروبست. بدین ترتیب پرونده زندگی یکی از بزرگترین نوابغ ورزش تاریخ دنیا بسته شد.
برای مشاهده ویدیوی جذاب این پست در کانال یوتیوب درخت دانش روی تصویر زیر کلیک کنید: