ترجمه و گردآوری: اصغر ناصری
نسل بعدی جنگنده برتری هوایی F-15 2040C به عنوان انبار موشک هوا به هوا عمل خواهد کرد. این جنگنده که سیستم های رادار و ناوبری آن ارتقای قابل ملاحظه ای یافته است می تواند در همکاری با جنگنده های نسل پنجم مانند F-22 Raptor و F-35 Joint Strike Fighter در مقابله با ناوگان هوایی پرتعداد دشمن بکار آید.
هر دو هواپیمای جنگی F-15 Eagle و F-22 Raptor به منظور نیل به برتری هوایی ساخته شده اند. لیکن در این زمینه بهترین بودن به معنی ارزان بودن نیست. هزینه بالای F-22، همراه با پایان یافتن جنگ سرد، نزول اقتصادی آمریکا و درگیر شدنش در عراق و افغانستان پنتاگون را مجبور ساخت خریدد 750 تایی F-22 را در مرز 187 فروند متوقف کند.
به علت تاکید بر پنهان کاری و گریز از شناسایی توسط رادارهای دشمن، F-22 و F-35 باید بر مقرهای داخلی حمل سلاح و سوخت خود تکیه کنند. جنگنده F-22 Raptor می تواند تا شش موشک هوا به هوای برد متوسط AMRAAM و F-35 چهار عدد از این موشک ها حمل کند. با اینکه هر دو هواپیما می توانند تسلیحات بیشتری را در مقرهای خارجی خود حمل کنند، چنین کاری پروفایل رادارگریز به دقت طراحی شده آنها را تغییر داده و موجب افزایش خط اثر راداری و احتمال دیده شدن در رادارها می شود. مخازن خارجی بر نیروی پسای آیرودینامیکی افزوده و موجب افزایش مصرف سوخت و کاهش برد هواپیما می شوند.
تعداد نسبتا کم F-22 موجب خواهد شد که در نبردهای آینده از نظر تعداد در موضع ضعف قرار گیرد. برای جبران این موضوع، شرکت بوئینگ ارتقای F-15 Golden Eagle را پیشنهاد کرده است که علاوه بر رادار آرایه فازی AN/APG-63(V)3، تا 16 موشک هوا به هوا را نیز میتواند حمل کند.
در سناریوی نبرد طراحی شده، اف 15 های پیشرفته که آشکارسازی آنها در رادار دشمن آسانتر است در پشت سر هواپیماتهای ادارگریز پیشرفته همکار خود عمل کرده و به محض ردیابی اهداف دشمن توسط F-22 و F-35 ها، به پیش شتافته و روی اهداف شناسایی شده موشک شلیک خواهند کرد. بدین ترتیب اف 15 پیشرفته به صورت یک انبار موشک برای این هواپیماهای رادارگریز عمل می کند. مخازن سوخت آیرودینامیک نیز بر برد اف 15 خواهد افزود.
احتمالا مهمترین ارتقا در این نوع هواپیما غلاف حسگر و ارتباطات Talon HATE خواهد بود. این ابزار به اف 15 امکان می دهد از F-22 ها دادههای بهنگام در مورد اهداف دشمن دریافت کند. تا پیش از این F-22 تنها می توانست از طریف لینک داده IFDL خود با سایر F-22 ها ارتباط برقرار کند.
مانورهای انجام شده توسط این دو هواپیما نتایج خیره کننده ای داشته است. در یک مورد F-22 ها و اف 15 های پیشرفته که با همکاری یکدیگر عمل می کردند توانستند در برابر هواپیماهای دشمن شبیه سازی شده رکورد 41 شکار در برابر تنها یک مورد تلفات را بدست آورند.
منبع اصلی:
https://www.popularmechanics.com/military/aviation/a25656/eagle-2040c-next-generation-f-15/
در سال 1991 شرکت لاکهید برنده رقابت طراحی و ساخت جنگنده تاکتیکی پیشرفته (ATF) امریکا شد و به توسعه جنگنده رادارگریز بی رقیب F-22 Raptor اهتمام نمود. تصور نیروی هوایی آمریکا این بود که لاکهید قادر خواهد بود پروژه ساخت جنگنده برتری هوایی آمریکا را بهتر مدیریت کرده و هزینه کمتری ایجاد کند. این تصور به کنار گذاردن یکی از پیشرفته ترین طرحهای هوافضای قرن یعنی جنگنده YF-23 شرکت نورتروپ انجامید.
در آن زمان، شرکت نورتروپ بخاطر هزینههای سرسامآوری که با طراحی و ساخت بمب افکن رادارگریز B-2 Spirit ببار آورده بود مورد غضب پنتاگون بود. این امر باعث شد از ابتدای شروع رقابت، مقامات نظر مساعدتری نسبت به شرکت رقیب لاکهید داشته باشند. امروزه میدانیم باوجود بی رقیب بودن F-22 در عرصه برتری هوایی، YF-23 نورتروپ از بسیاری جهات جنگنده برتری بوده است.
جنگنده YF-23 از موتور انقلابی YF120 جنرال الکتریک با چرخه متغیر بهره میبرد. عملکرد این موتور در حالت سوپرکروز، یعنی حرکت طولانی مدت با سرعت مافوق صوت بدون استفاده از پس سوز، بسیار بهتر از موتور پرات اندویتنی YF-119 اف 22 بود. دنباله وی شکل YF-23 امکان مانور در زاویه حمله 60 درجه را معادل اف 22 ابرمانورپذیر فراهم می ساخت. لیکن مدیران شرکت نورتروپ توانایی های جنگنده خود را در آزمونهای نمایشی بخوبی نشان ندادند، در حالیکه اف 22 مانورهای محیرالعقول و چشمگیری را به معرض نمایش گذاشت.
اما برتری دیگر YF-23 رادارگریزی بیشتر آن نسبت به F-22 بود. طرح بدنه YF-23 بسیار پیشرفتهتر و مانند جنگندههای فیلمهای علمی تخیلی بود. برد YF-23 نیز بیشتر از رقیب خود بود که در عرصه جنگهای اقیانوس آرام مزیت بسیار بزرگی محسوب میشود.
ارزش تبلیغات و روابط عمومی عامل اصلی در پیروزی شرکت لاکهید بر رقیب خود بود. در پایان می توان گفت نیروی هوایی آمریکا یکی از بهترین طرحهای نظامی را به علت عوامل غیرفنی کنار گذاشت، جنگنده ای که می توانست مابین نیروی هوایی آمریکا و کشورهای رقیب فاصله ای بسیار طولانی تر ایجاد کند.
منبع اصلی:
در حالی که ایالات متحده و متحدان آن سرمایه گذاری سنگینی بر جنگنده F-35 و سایر هواپیماهای جنگی رادارگریز کردهاند، روسیه و چین بسرعت توسعه هواپیماهای بدون سرنشینی را در محور کار خود قرار دادهاند که قابلیت شناسایی و از کارانداختن هواپیاهای رادارگریز را داشته باشند.
هواپیمای بدون سرنشین جدید چین با نام عقاب آسمانی یا Divine Eagle، با هدف شناسایی و شکار هواپیماهای رادارگریز آمریکایی مانند F-35 یا B-2 ساخته میشوند. این هواپیمای بدون سرنشین دارای سیستمهای راداری با طول موجهای بسیار کوتاه تا بسیار بلند است تا بتواند تمامی انواع هواپیماهای دشمن را ردیابی کند. هواپیماهای بدون سرنشین بیشتر برای گریز از امواج راداری با طول موج کوتاه ساخته شدهاند و ممکن است در برابر طول موجهای راداری بلند مانند UHF قابل آشکار شدن باشند.
اگر این تکنولوژی جدی چینی و روسی موثر از کار افتد، آمریکا باید راهبرد خود در زمینه توسعه هواپیماهای رادارگریز پیشرفته و گرانقیمت را مورد تجدیدنظر بنیادی قرار دهد. البته فساد اقتصادی گسترده در صنایع نظامی چین و نیز مشکلات اقتصادی روسیه میتواند مانعی در برابر توسعه سیستمهای پیشرفته موثر نظامی باشد.
https://finance.yahoo.com/news/russia-china-developing-drones-could-151045167.html
قابلیت محدود جنگنده F-35 در حمل موشک های هوا به هوا همواره مورد انتقاد مخالفین برنامه توسعه این هواپیمای جنگی بوده است. اما این جنگنده بنا بر ادعای ارتش آمریکا اکنون به قابلیتی دست یافته است که میتواند این محدودیت را بطور کامل رفع کند. در یک آزمایش اخیر، حسگرهای این هواپیما یک هدف هوابرد را تعیین موقعیت کرده و داده های مربوطه را به یک سایت دفاع موشکی Aegis ارسال کردند. این سامانه در حالی که خارج از برد آشکارسازی هدف مربوز واقع شده بود، موشکی را بسوی موقعیت تعیین شده توسط F-35 ارسال کرد که با موفقیت توانست هدف مربوز را نابود کند.
سامانه شبکه ضدهوایی آتشباری یکپارچه نیروی دریایی (NIFC-CA) این قابلیت را دارد که داده های حاصل ازانواع گوناگونی از حسگرها را با هم ترکیب کرده و از آنها برای نابودی تهدیدات قریب الوقوع استفاده نماید.
جنگنده رادارگریز F-35 مرتبط ترین جنگنده دنیاست. بدین معنی که کامل ترین مجموعه حسگرهای پیرامونی را داشته و حجم عظیمی از داده ها را می تواند برای پایگاه های شناسایی دیگر بطور آنلاین ارسال کند. بدین ترتیب این جنگنده می تواند بطور مخفیانه و خارج از پوشش راداری به عمق خاک دشمن نفوذ کرده و با شناسایی اهداف، داده های آنها را به یک سایت دوردست مانند رزمناو مجهز به Aegis ارسال کند. بدین ترتیب می تواند تعداد نامحدودی از اهداف دشمن را بدون حتی شلیک یک گلوله نابود کند.
موشک پیشرفته SM-6 که درسامانه Aegis استفاده می شود یک موشک 7 متری فراصوت است که می تواند اهداف هوابرد مانند هواپیما، موشک بالیستیک یا موشک کروز را جستجو کرده و با مانورهای پیچیده آنها را ردیابی و منهدم کند. اندازه بزرگ این موشک باعث می شود برای هواپیماهای جنگی غیرقابل حمل باشد اما یکپارچه سازی سامانه NIFC-CA با جنگنده F-35 این قابلیت را فراهم می سازد که F-35 عملا بتواند از این موشکها برای نابودسازی اهداف آشکارسازی شده استفاده نماید.
موشک SM-6 بسیار موثر و انعطاف پذیر است و می تواند اهدافی را که فراتر از برد سامانه Aegis هستند مورد هدف قرار دهد. بنابراین به یک هواپیمای رادارگریز نیاز است که بتواند داده های لازم را از فاصله دور برای آن بفرستد.
در سالهای اخیر روسیه و چین با استفاده از سامانه های دفاعی پیشرفته و دوربرد خود حبابهای عظیمی پیرامون مناطق تحت نفوذ خود ایجاد کردهاند که ورود به آنها برای رزمناوها یا جنگندههای نسل چهارم ناتو غیرممکن است. اما یک جنگنده رادارگریز نسل پنجمی با امکان sensor fusion میتواند به این فضاها نفوذ کرده و مکان سامانهها ضدهوایی آنها را شناسایی کند.
منبع: Lockheed Martin Website
گردآوری و ترجمه: اصغر ناصری
در طول سی سال گذشته فناوری رادارگریز به جنگندههای آمریکایی کمک کرده که برتری هوایی خود را در سراسر جهان حفظ کنند. اما اکنون شرکتهای روسی در حال طراحی و به فروش رساندن تسلیحاتی هستند که به ادعای آنها میتواند پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی موجود را ساقط کند.
حتی جدیدترین جنگندههای رادارگریز مانند F-35B Lightning II ممکن است با تهدیدات راداری و موشکی سهمگینی از سوی کشورهای رقیب آمریکا مواجه شوند.
سالون جهانی تسلیحات و تجهیزات جنگی ٢٠١٠ که در فرودگاه مشهور ژوکوفسکی[1] در حومه مسکو برگزار شد، بر حسب ظاهر یادآور نمایشگاههای صنایع دفاعی ایالات متحده بود. غرفههایی که درون یک آشیانه غار مانند به طور ردیفی برپا شده بودند و آنرا به سالون نمایش تبدیل کرده بودند. مهندسین و نمایندگان فروش درباره تجهیزات خود صحبت میکردند. کارکنان خودکارهایی به بازدیدکنندگان هدیه میدانند که نام و نشان شرکت بر روی آنها کنده کاری شده بود. بازدیدکنندگان روز اول بیشتر مشتریان بالقوه از کشورهای مختلف بودند و ملیت آنها از اروپای شرقی تا کشورهای آسیایی را شامل میشد. اما متمایزترین غرفه متعلق به شرکت آلماز آنتی[2] یکی از پیشگامان تسلیحات هواپیمایی و بزرگترین فروشنده سلاح در کشور روسیه بود. صفحه نمایش بزرگی که از سقف نمایشگاه شرکت آویزان بود انیمیشنی را نشان میداد که در طی آن یک موشک ساخت شرکت آلماز بسوی هواپیمایی مانند یکF-35C Lightning II (هواپیمای عمود پرواز نیروی دریایی) میشتافت. پس از برخورد موشک، انفجاری نارنجی رنگ هواپیما را از نظر محو میساخت.
این تصاویر تکان دهنده بود. ناظران غربی همواره به مشاهده برتری هواپیماهای جنگی آمریکایی چه در صحنههای جنگ واقعی و چه بر روی انیمیشن های تبلیغی عادت کردهاند. حکومت آمریکا حدود ١٦ سال وقت و ٣٩٦ میلیارد دلار هزینه برای تضمین بی رقیب بودن F-35 صرف کرده است و حالا روسها دارند سلاحهای دفاعی میسازند که میتواند آنها را از صحنه آسمان حذف کند؟
پشت سر یکی از مهندسین آلماز، جستجوگرهایی به نمایش گذاشته شده بودند که از رادار پیشرفته برای شکار هواپیما استفاده میکردند. چندتا از آنها برش خورده بودند تا ساختار داخلی آنها قابل مشاهده باشد: آرایه ای از صدها ماژول فرستنده/گیرنده T شکل و رایانهای در زیر آنها که می تواند حتی ناچیزترین انعکاس های راداری را ردیابی کند. این فناوری موشک را بسیار چابک و منحرف ساختن آن را بسیار دشوار میسازد. این سیستم موشک هدایت شونده اکنون در بسیاری از جنگندههای موجود روسی قابل نصب است.
سه سال از زمان برگزاری نمایشگاه تسلیحات ژوکوفسکی میگذرد و فروش تجهیزات ضدهوایی روسیه همچنان رو به افزایش است. شرکت آلماز آنتی در جبهه پیشرو این نهضت قرار دارد و مقامات این شرکت در رسانههای روسی اعلام کردهاند که اولین کارخانجات نوین دفاعی این کشور که در بیست سال گذشته بیسابقه بوده، به تولید تسلیحات ضدهواپیما خواهد پرداخت.
اینها خبر خوبی برای خلبانان آمریکایی و متحدین آن محسوب نمیشوند. پنتاگون همواره در تلاش بوده به تمامی نقاط جهان با هر درجه از دفاع ضدهوایی دسترسی داشته باشد. بیشتر هواپیماهای جنگی آمریکایی به گونهای طراحی شدهاند که از امواج رادار، ردیابهای الکترومغناطیسی و موشکهای حرارتی بگریزند. پنتاگون این رهیافت را کاهش قابلیت مشاهده[3] مینامد، در سایر نقاط دنیا از واژه رادارگریز[4] برای توصیف آن استفاده میشود.
تراویس شارپ یکی از تحلیلگران مرکز امنیت نوین آمریکایی میگوید: ”روسیه هنوز بر این باور است که باید نقش مهمی در دنیا بازی کند. تولید و فروش تجهیزات نظامی پیشرفته روشی برای اخطار به دولتهای دیگر است که نباید با روسیه یا متحدین آن طرف شد.“
فروش این تجهیزات سود زیادی نیز برای روسیه داشته است. در یک معامله جدید ٢ میلیارد دلاری شرکت آلماز آنتی ١٥ واحد آتشبار از سیستم متحرک موشکی ضدهواپیمای S-300PMU-2 به چین فروخت. هر واحد آتشبار دارای دو یا سه واحد رادار و چهار پرتاب کننده موشک است. رادار این سیستم میتواند بطور همزمان ١٠٠ هدف را ردیابی کند و هر پرتاب کننده قادر است چهار موشک پرتاب کند که با سرعت ٦ ماخ بسوی هدف میشتابند. به عبارتی با قیمتی معادل ٤ فروند F-22 Raptor میتوان آتشباری 60 تایی از چنین موشکی ترتیب داد. رادار تند و تیز S-300 و موشکهای پرسرعت این سیستم از خلیج تایوان محافظت میکنند و چتری حفاظتی بر سر نیروهای چینی در تهاجم احتمالی آنها به تایوان پدید خواهند آورد.
ترسناکتر از این موشکها سیستمهای راداری هستند که بزررگترین تهدید را برای هواپیماهای رادارگریز پدید میآورند. مهندسین دوره پس از جنگ سرد روسیه با دیجیتالی کردن سیگنالهای رادارهای VHF دهه ١٩٧٠ روح تازه و مخوفی در کالبد این سیستمهای راداری دمیدهاند. افزایش توان محاسباتی باعث ارتقای قابلیت این رادارها در گردآوری اطلاعات منسجم از دادههای در هم و برهم شده است. انعکاسهای راداری ضعیف VHF که قبلا به عنوان نویز پسزمینهای تفسیر میشدند اکنون قابل آشکارسازی و شناسایی هستند.
به اعتقاد متخصصین روسی این رادارهای VHF میتوانند هواپیماهای رادار گریز را شناسایی کنند. به ادعای انها آمریکاییها خود میدانند که برنامه فناوری رادارگریز آنها به شکست انجامیده است. از نظر برخی از کارشناسان آمریکایی، روسها در این زمینه اغراق میکنند، گرچه خود میدانندکه ادعای روسها چندان بیپشتوانه نیست.
اثر متقابل رادار و هواپیما از نوع فیزیکی است. بدنه هواپیمای رادارگریز طوری طراحی شده است که مانع رسیدن امواج رادار بسوی فرستندهها میشود. اما رادارها طول موج یکسان ندارند. افزایش بسامد یک موج طول آنرا کاهش میدهد. هرچه طول موج کوتاهتر باشد انعکاس دریافتی از هدف مفصلتر بوده و کیفیت بالاتری دارد.
در پایان میتوان گفت که اولویت های راهبردی قدرتهای بزرگ نیز تغییر یافته است. اکنون سرمایه گذاری در هواپیماهای بی سرنشین به اولویت اصلی تبدیل شده زیرا در نبود خطر جانی برای یک خلبان واقعی، قدرت ریسک هواپیمای مهاجم بسیار افزایش می یابد.
برگرفته از: