تالیف: اصغر ناصری
ویروس کرونا که از اواخر سال 2019 میلادی به نوع بشر یورش برد، پس از گذشت حدود 5 ماه باعث ابتلای حدود 2,921,201 نفر در سراسر جهان شده و از این میان 203,289 نفر را به کام مرگ برده است. پس از جنگ جهانی دوم هیچ بلای جمعی نتوانسته تا این حد سایه ترس و ناامنی بر سر جهانیان بیفکند و بسیاری آثار مخرب اقتصادی آن را بسیار مهلک تر از خود همه گیری می دانند. صدماتی که توقف یا کاهش فعالیت اقتصادی در سراسر کشورهای جهان در اثر شیوع کرونا ایجاد کرده می تواند باعث اخلال جدی در خدمات درمانی و رفاهی شده و مرگ تدریجی میلیونها نفر را در سالهای آتی رقم بزند. هیچ نظریه ای تاکنون نتوانسته آینده جهان پس از کرونا را با قطعیتی مناسب تخمین بزند. اما هم اکنون منحنی های ریاضی درباره این همه گیری چه می گویند؟ آمار یاد شده مربوط به سپیده دم 26 آوریل 2020 بوده و از منبع زیر اقتباس شده است:
https://www.worldometers.info/coronavirus
برای پاسخ به این پرسش روند ابتلای روزانه در چهار کشور جهان را بررسی می کنیم. این منحنی ها نشان دهنده روند جاری بیماری هستند و شکل آنها به پارامترهایی بهداشتی و سیاسی از قبیل خط مشی های اتخاد شده توسط کشورهای مربوطه برای قرنطینه و ایزولاسیون افراد مبتلا و قدرت سیستم درمانی آنها بستگی دارند.
1. ایالات متحده
با 960,896 مورد ابتلا و 54,265 مورد مرگ آسیب دیده ترین کشور دنیا است که نرخ مرگ و میر آن حدود 5.6 درصد است. همچنانکه دیده می شود منحنی ابتلای روزانه در حال افقی شدن است.2. اسپانیا
با 213,024 مورد ابتلا و 22,157 مورد مرگ و منحنی که در حال نزول است، روزهای بهتری را نسبت به هفته های وحشتناک میانه مارس تجربه می کند. نرخ ابتلا حدود 10.4 درصد است که گویای فشار بسیار بالا بر سیستم خدمات درمانی است.
3. ایتالیا
با 189,973 مورد ابتلا و 25,549 مورد مرگ نرخ ابتلای حدود 13.4 را تجربه کرده که یکی از بالاترین در دنیا است. روابط تجاری زیاد با چین مبدا شیوع بیماری، پیر بودن نسبی جمعیت و همزیستی افراد کهنسال با جوانترها که میتوانند ناقلین خاموش بیماری باشند از دلایل مرگ و میر زیاد به شمار می رود.
4. آلمان
با 153,129 مورد ابتلا و 5,575 مورد مرگ نرخ ابتلای 3.6 درصد را ثبت کرده که یکی از پایین ترینها در اتحادیه اروپا است. انجام تست های فراگیر و کیفیت بی نظیر خدمات درمانی از دلایل پایین بودن تعداد موارد ابتلا و نرخ مرگ و میر ناشی از ویروس کرونا در این بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا است.
نزول نسبی منحنی های ابتلا در این چند کشور نمونه امیدهایی را درباره تضعیف احتمالی اثر ویروس بر می انگیزد. برای حصول نتایج قطعی باید منتظر ماههای آتی بود.
آثار اقتصادی ویروس کرونا
کارشناسان پیش بینی می کنند عواقب اقتصادی ناشی از بیماری کووید 19 بسیار بزرگتر از عواقب بهداشتی و سلامتی آن باشد و در صورت در هم فروریختن نظام رفاهی و امنیت اقتصادی کشورهای فقیر چه بسا میلیونها نفر قربانی فقر فزاینده و قحطی و کمبود مواد غذایی شوند. شاخص عدم قطعیت جهانی که توسط صندوق بین المللی پول منتشر میشود نشان می دهد که عدم قطعیت فعالیت های اقتصادی به میزان بی مانندی در اثر شیوع ویروس کرونا افزایش یافته است.
منحنی زیر نزول وحشتناک نرخ رشد اقتصاد جهانی را پس از شیوع بیماری نشان می دهد. سازمان جهانی کار از تاثیر بیماری عالم گیر بر کاهش درآمد 2.7 میلیارد کارگر در سراسر جهان می گوید بطور یکه درآمد کارگران در سراسر جهان 3.4 تریلیون دلار کاهش یافته است (منبع https://www.unido.org/stories/coronavirus-economic-impact).
شاید این ویروس موجب تغییراتی دایمی در سبک زندگی انسانها شود. تغییراتی که بعضا بسیار ناخوشایند و بر هم زننده روابط طبیعی انسانها هستند.
مجله ساینس – 17 آوریل 2020
در واحد مراقبتهای ویژه بیمارستان دانشکده پزشکی دانشگاه تیولین بیمارانی با عفونت حاد تنفسی، افرادی که کلیه خود را از دست داده اند و نیز زن جوانی که قلبش ایستاده است بر روی بسترهای بخش به چشم می خورند. همه آنها در یک چیز مشترکند: تست کووید 19 آنها مثبت شده است.
با فرارفتن تعداد مبتلایان به کووید 19 از 2.2 میلیون نفر در سراسر جهان و در حالی که بیش از 150 هزار نفر از مبتلایان تاکنون جان خود را از دست داده اند، پزشکان به سختی در تلاشند سازوکار ویرانی و تخریبی که ویروس در بدن ایجاد میکند را دریابند. آنها دریافته اند که گرچه ششها منطفه اصلی یورش ویروس محسوب می شوند، دامنه تجاوز ویروس میتواند بسیاری از اندامهای دیگر بدن را از جمله قلب و رگهای خونی، کلیه ها، روده و مغز دربرگیرد. سبعیت ویروس در تخریب اندامهای بدن واقعا نفس گیر است.
درک نحوه یورش ویروس به بدن می تواند در درمان آن بخشی از مبتلایان که بطرزی بسیار سخت و گاهی رازآلود بیمار می شوند به کمک پزشکان آید. اخیرا در برخی بیماران تمایلی به لخته شدن خون دیده شده که می تواند موارد ملایم ابتلا را به موردهای بسیار خطرناک و تهدیدکننده مبدل سازد. پاسخ شدید دستگاه ایمنی به ویروس نیز برخی متخصصان را به اندیشه واداشته است که آیا داروهای سرکوب دستگاه ایمنی بدن می توانند در درمان بیماران مفید واقع شوند؟ برخی بیماران در حالی که علایم تنگی نفس نشان نمی دهند دارای سطوح پایینی از اکسیژن در خون خود هستند.
باوجودی که هر هفته حدود 1000 مقاله درباره این ویروس جدید منتشر می شود، دانشمندان هنوز نتوانسته اند تصویر روشنی از طرز کار ویروسی بیابند که شیوه عملی بسیار متفاوت از تمامی انواع میکروبهایی دارد که تاکنون بشر به خود دیده است.
آلودگی چگونه آغاز میشود؟
وقتی که یک فرد آلوده قطرات مملو از ویروس به اطراف پراکنده می کند و فرد دیگری ویروس را استنشاق مینماید، این ویروس وارد دهان و گلو می شود. ویروس در مخاط بینی جای می گیرد. سلولهای مخاط بینی مقادیر زیادی از یک پروتئین به نام آنزیم مبدل آنژیوتنسین 2 (ACE2) دارند. در سراسر بدن، وجود ACE2 که نقش تنظیم فشار خون را بعهده دارد، باعث افزایش آسیب پذیری بافت های بدن در برابر عفونت می شود زیرا ویروس برای چسبیدن به سلول نیاز به این آنزیم به عنوان گیرنده دارد. به محض وارد شدن به داخل سلول، ویروس آن را به کارخانه کپی سازی تبدیل کرده و با لشکر جدیدی از ویروسها به سایر سلولهای بدن حمله می کند.
در هنگام تکثیر سلول، فرد مبتلا میتواند آنها را در محیط پخش کرده و بویژه در طی هفته اول ابتلا افراد زیادی را آلوده سازد. نشانههای بیماری ممکن است در طی این مرحله غایب باشند. ولی ممکن است فرد مبتلا دچار تب، سرفه خشک، از دست دادن حس بویایی یا اشتها یا سردرد و بدن درد شود.
اگر دستگاه ایمنی در طی این مرحله اول نتواند ویروس کووید 19 را شکست دهد، ویروس از راه لوله تنفسی به سوی ششها پیش میرود که در آنجا میتواند مرگبار باشد. شاخههای نازکتر و دورتر درخت تنفسی شش ها به کیسه های هوایی کوچکی به نام آلویولی (alveoli) ختم میشوند که لایه منفردی از سلولهای غنی از آنزیم ACE2 دارند.
بطور طبیعی اکسیژن از کیسه های هوایی به درون مویرگها عبور می کند. این مویرگها کنار کیسه های هوایی قرار دارند. سپس اکسیژن به بقیه بدن می رسد. اما همچنانکه دستگاه ایمنی با مهاجمین می جنگد، خود این مبارزه انتقال اکسیژن سالم را با وقفه دچار میسازد. گلبولهای سفید خط مقدم، مولکولهای التهاب زایی به نام کموکین (chemokine) آزاد میکنند که به نوبه خود گلبولهای سفید بیشتری را احضار می کنند تا سلولهای آلوده به ویروس را بکشند. در نتیجه لایه ای چرک مانند از مایعات و سلولهای مرده در پشت سر خود بجای میگذارند. این پدیده آسیب شناسی ذات الریه به شمار میرود که نشانههای آشنایی دارد: سرفه، تب و تنفس سریع و کوتاه. برخی بیماران کووید 19 بهبود مییابند و احتیاج به پشتیبانی بیش از وصل شدن به لوله های تنفسی از طریق بینی ندارند.
اما برخی نیز کاملا تسلیم بیماری شده و طی فرایندی اغلب ناگهانی به نام سندرم پریشانی حاد تنفسی (ARDS) از پا درمیآیند. سطوح اکسیژن در خون آنها تنزل بسیار مییابد و تنفس برایشان هرچه سختتر میشود. در اسکن های اشعه ایکس و حرارتی کامپیوتری، شش های آنها در جایی که باید فضای سیاه رنگ (هوا) باشد پر از لکههای سفیدرنگ است. معمولا این بیماران باید به دستگاه ونتیلاتور (تنفس مصنوعی) وصل شوند. بسیاری از آنان می میرند. نمونه برداری نشان می دهد که کیسه های هوایی آنها با مایع، گلبولهای سفید، مخاط و خرده های سلولهای تخریب شده شش پر شده است.
برخی پزشکان بر این باورند که نیروی محرک نابودی شش های بیماران، یک واکنش بیش از حد بالای دستگاه ایمنی به نام طوفان سایتوکین است که در برخی عفونت های ویروسی دیگر نیز امر آشنایی است. سایتوکین ها مولکولهای علامت دهنده شیمیایی هستند که یک دستگاه ایمنی سالم را هدایت می کنند. اما درطوفان سایتوکینی میزان برخی سایتوکین ها به حدی بسیار بالاتر از مقدار مورد نیاز می رسد که در نتیجه گلبولهای سفید به سلولهای سالم حمله ور می شوند. رگهای خونی دچارنشتی شده و به دنبال آن تخریب فاجعه بار اندامهای داخلی بدن روی می دهد.
برخی مطالعات سطوح بالایی از سایتوکین های موجد التهاب را در خون بیماران کووید 19 نشان داده اند. میزان کشندگی بیماری به نسبت پاسخ التهاب افزای دستگاه ایمنی به ویروس بستگی دارد.
اما برخی دانشمندان از این تشریح علمی قانع نشده اند و هراس دارند استفاده از داروهای ضدالتهاب باعث سرکوب دستگاه ایمنی و بیدفاع شدن بدن در برابر ویروسها شود.
برخی دانشمندان دیگر نیز توجه خود را به عضوی معطوف داشته اند که باعث از پا افتادن سریع برخی بیماران می شود: قلب و رگهای خونی. ایجاد لخته های خونی در شش ها می تواند به سایر قسمتهای بدن از جمله قلب سرایت کرده و باعث صدمه جدی به قلب شود. به همین دلیل افرادی که دارای بیماری های زمینه ای مانند ناراحتی قلبی عروقی یا دیابت و فشار خون بالا دارند، در معرض خطر بالاتری هستند.
علاوه بر این جدار رگهای خونی نیز حاوی مقادیر زیادی آنزیم ACE2 است که آنها را به هدفی برای حمله ویروس کرونا تبدیل میکند. همین موضوع درباره سلولهای کلیوی نیز صادق است و بسیاری بیماران کووید 19 دچار از کارافتادگی کلیه میشوند. وجود همین آنزیم در لایه قشری عصبی و ساقه مغز دلیل دیگری برای این حقیقت است که برخی بیماران کووید 19 دچار ضایعه مغزی می شوند.
منبع:
8 آوریل 2020- MIT Technology Review
در اولین هفته از برقراری مقررات فاصله گذاری اجتماعی در بسیاری از ایالات آمریکا، وزارت کار اعلام کرد 3.3 میلیون نفر به بیکاران افزوده شده است. یک هفته بعد در اولین هفته آوریل، 6.6 میلیون نفر دیگر نیز به این تعداد افزوده شدند. رکورد قبلی که در سال 1982 ثبت شده، بالغ بر 695000 نفر بود.
تازه این آمار بسیاری کارگران پاره وقت، خویش فرما یا کارگران ساعتی را که امکان معیشت خود را از دست داده اند شامل نمیشود. کارشناسان مالی تخمین زده اند که تولید ناخالص داخلی آمریکا تا تابستان سال جاری بین 30 تا 50 درصد افت کند. کیسی مولیگان اقتصاددان آمریکایی بر این باور است که تا ماه جولای هزینه بستن کسب و کارهای غیرضروری برای هر خانوار آمریکایی حدود 10 هزار دلار خواهد بود.
از سوی دیگر مدلهایی نیز منتشر شده که نشان می دهند شیوع بدون کنترل ویروس می تواند باعث مرگ حدود 2.2 میلیون آمریکایی شود. بنابراین همواره یک مقایسه عذاب آور میان نجات اقتصاد و نجات جان انسانها وجود دارد.
یکی از دشواری های سبک و سنگین کردن میان این دو موضوع مهم، تفاوت وضعیت جاری با بحرانهای اقتصادی پیشین است. دررکودها یا بحرانهای گذشته، راه حل اقتصادی همواره این بود که تقاضا برای نیروی کار را تحریک کنند، به عبارتی کارگران را به سرکار برگردانند. اما پس از شیوع کرونا دولتها در حال متوقف ساختن عمدی فعالیت های اقتصادی و وادار کردن مردم به ماندن در خانه های خود هستند. تنها عمق بحران نیست که مهم است بله ماهیت آن نیز کاملا متفاوت است.
یکی از بزرگترین نگرانی ها این است که افرادی که کمترین توانایی را در ایستادگی در برابر سقوط اقتصادی دارند، بیشترین صدمه را از آن خواهند دید: خدمات با دستمزد کم در رستورانها و هتل ها و تعداد رو به رشد افراد در مشاغل پاره وقت. این افراد کمترین دستمزد و در عین حال کمترین مزیت های درمانی را دریافت می کنند. در شرایط عادی آنها آسیب پذیری بیشتری دارند، در شرایط بسیار وخیم کنونی چه حالی می توانند داشته باشند؟
تاکنون بستن اقتصاد تنها گزینه ممکن بوده است زیرا شیوع کنترل نشده بیماری می تواند خود برای فعالیت اقتصادی بسیار مهلک باشد. اگر دهها میلیون نفر بیمار شده و میلیونها نفر بمیرند اقتصاد لطمه خواهد دید، نه فقط بخاطر اینکه نیروی کار از دست میرود. گسترش ترس برای اقتصاد بد است. مصرف کنندگان به رستورانها بر نمی گردند، سفر هوایی رزرو نمی کنند یا در فعالیت هایی که ممکن است سلامتی آنها را به خطر اندازد پول خرج نمی کنند.
در عین حال هر اقدامی برای کاستن از سرعت مرگ و میر ناشی از ویروس دارای منافع اقتصادی عظیمی خواهد بود. به باور مایکل گرین استون از دانشگاه شیکاگو، حتی اجرای ملایم مقررات فاصله گذاری اجتماعی بین یک مارس تا یکم اکتبر برپایه مدلهای شیوع بیماری، منجر به نجات جان 1.7 میلیون نفر خواهد شد. پیشگیری از این تعداد مرگ و میر به منزله نجات 8 تریلیون دلار از اقتصاد است که یک سوم تولید ناخالص داخلی آمریکا است.
گزینه پیش رو این است که نگذاریم شیوع بیماری از کنترل خارج شود زیرا این امر اقتصاد را نابود خواهد کرد. در بیماری عالم گیر 1918 تولید صنعتی آمریکا 18 درصد کاهش یافت اما شهرهایی که محدودیت ها را زودتر و به مدتی طولانی تر اجرا کرده بودند، در سال بعد از خاتمه همه گیری دستاوردهای اقتصادی بهتری داشتند.
اقتصاد امروزین بسیار متفاوت است و بیشتر به سوی بخش خدمات گرایش دارد. از سویی یک بیماری عالم گیر چنان مخرب است که هر سیاستی برای تخفیف اثرات آن می تواند برای اقتصاد نیز خوب باشد بنابراین درمان بدتر از خود بیماری نیست. اما هر روز که فعالیت عادی اقتصادی متوقف شود تعداد زیادی از مردم درآمدی نخواهند داشت. بسیاری تسلیم بیماری نومیدی خواهند شد. خانواده ای بسیاری تحت فشار تنشهای اقتصادی متلاشی می شوند و شهرهایی که قطب شیوع بیماری هستند احساس رهاشدگی میکنند. ضرورت بازگشایی اقتصاد هر چه بیشتر نمود پیدا می کند.
لیکن تعدادی از اقتصاددانان بانفوذ و متخصصان سلامت عمومی اظهار کرده اند که راهی برای بازگرداندن سریع آمریکا به فعالیت اقتصادی و در عین حال حفظ ایمنی عمومی وجود دارد. پاول رومر اقتصاددان دانشگاه نیویورک و برنده جایزه نوبل بر این باور است که یک راهبرد نسبتا ساده برای مهار ویروس و در عین حال احیای اقتصاد وجود دارد.
به گفته رومر کلید کار آزمایش مکرر همه افرادی است که نشانه بیماری از خود ندارند. تمام افرادی که آزمایششان مثبت شده باید خود را قرنطینه کنند و آنهایی که آزمایش منفی دارند می توانند به کار برگشته، سفر کرده و در اجتماع شرکت کنند، لیکن باید هر دو هفته دوباره تست بدهند. به افرادی که نتیجه تست منفی دارند باید یک کارت داده شود که مجوز کار و سفر آنها محسوب میشود.
آزمایش دادن باید داوطلبانه باشد. ممکن است برخی در برابر قرنطینه مقاومت کنند لیکن بیشتر مردم کار درست را انجام خواهند داد و این برای کاهش انتشار ویروس کافی است.
رومر به برخی ماشین های تست ساخت شرکتهای دره سیلیکون مانند ماشین ساخت غول دارویی روشه اشاره دارد که می توانند 4200 تست در روز انجام دهند. با 5000 ماشین از این نوع می توان 20 میلیون نفر را در روز تست کرد. این کار به عقیده رومر در محدوده ظرفیت های صنعتی آمریکا است و بوسیله آن می توان افراد مبتلا را ایزوله کرده و به بقیه افراد اجازه داد به سرکار بروند. در واقع 93 درصد از اقتصاددانان اصرار دارند که آزمایش همگانی برای بازگشایی اقتصاد لازم است.
بجای قرنطینه کامل همگی مردم، باید تست همگانی و قرنطینه کردن تنها مبتلایان اجرا شود. با این کار افراد آسیب پذیر مجزا می شوند.
با این وجود هم اکنون آزمایش کووید 19 تنها برای بیماران شدید یا کارکنان خط مقدم درمان اجرا می شود. کیتهای تست و تجهیزات لازم برای انجام آنها دچار کمبود هستند. بسیاری بیمارستان ها و پزشکان از عدم دسترسی به تستهای مورد نیاز گلایه دارند.
رومر به 2 تریلیون دلار مشوق اقتصادی تصویب شده توسط دولت آمریکا اشاره دارد و می گوید که اگر بجای آن تنها 100 میلیارد دلار به تست فراگیر اختصاص داده می شد اثرات اقتصادی بسیار مطلوب تری داشت.
یک روز باید دربهای اقتصاد را بگشاییم. شاید بتوان تا کاهش جدی همه گیری بیماری صبر کرد یا شاید عواقب اقتصادی بیماری برای فقرا غیرقابل تحمل باشد. وقتی آن روز فرا رسد، اگر آزمایش همگانی نداشته باشیم مردم را بدون اطلاع از وضعیت بیماری یا سلامتی آنها به سرکار خواهیم فرستاد و این امر ممکن است فاجعه بار باشد.
راهبرد آزمایش همگانی می تواند تدریجی اجرا شود: ابتدا آنها که فارغ از آلودگی یا ایمن هستند می توانند به کار برگردند. اما بدون آزمایش همگانی نخواهیم توانست این گذار به بازگشایی اقتصاد را محقق سازیم. در غیر اینصورت در برابر دو گزینه رها خواهیم شد: بین نجات اقتصاد یا به خطر انداختن زندگی افرادی بیشمار.
منبع:
https://www.technologyreview.com/2020/04/08/998785/stop-covid-or-save-the-economy-we-can-do-both/
یاهو نیوز – 8 آوریل 2020
با افزایش سریع تعداد مبتلایان به ویروس کرونا، کمبود دستگاه اکسیژن یا ونتیلاتور به موضوع شکایت تمامی پرسنل کادر درمانی در سراسر دنیا تبدیل شده است. اما برخی پزشکان نحوه استفاده از این دستگاه در مورد بیماران ویروس کرونا و اثربخشی آن را تحت پرسش قرار داده اند. گزارشات اولیه از چین، ایتالیا و ایالات متحده نشان می دهند که بین یک دوم تا دو سوم بیمارانی که به دستگاه اکسیژن وصل شده اند از بیماری کووید 19 جان بدر نبرده اند.
پرفسور پاول ماریک از دانشکده پزشکی ویرجینیای شرقی که پزشک بسیار صاحب نامی است، معتقد است که ترکیبی از کورتیکوستروئیدها و ویتامین سی اولین درمان مفید برای بیماران بستری شده به علت کووید 19 است. نظریه او برپایه این ایده است که علت مرگ تعداد زیادی از بیماران کووید 19 بویژه جوانترها، التهاب شدید ریه ها در نتیجه پاسخ بیش از حد شدید دستگاه ایمنی بدن به این ویروس است. تجویز داروهای ضدالتهاب در مراحل اولیه بیماری بطور منظم میتواند از بروز عارضه واکنش شدید دستگاه ایمنی به نام طوفان سایتوکین (cytokine storm) جلوگیری کند.
در موقع بروز چنین عارضه ای این ویروس نیست که میزبان خود را می کشد، بلکه واکنش دستگاه ایمنی او به ویروس، بیشتر کشنده است. ویروس کرونا بسیار مسری است و می تواند در برخی مبتلایان به بیماری مرگباری منجر شود ولی پاسخ دستگاه ایمنی آنها به عفونت ویروس از شخصی به شخص دیگر تغییر میکند.
افرادی که دستگاه ایمنی آنها درست عمل می کند به استروئید نیازی ندارند ولی کورتیکوستروئیدها در کاهش اثر طوفان سایتوکینی در افراد بیمار شده، اثر مثبتی دارد.
علاوه بر درمان اولیه با داروهای ضدالتهاب، پروتکل دنبال شده توسط دکتر ماریک و همکارانش شامل جایگزینهایی برای استفاده از دستگاه اکسیژن است. ونتیلاتورهای موجود اکسیژن را تحت فشار توسط یک لوله دهانی مستقیما به نای وارد می کنند. این امر درد زیادی بدنبال دارد و مانع سخن گفتن بیمار می شود. او از رویکردی به نام درمان جریان بالا در کانولای بینی (high-flow nasal cannula therapy) دفاع می کند که متضمن وارد ساختن اکسیژن مرطوب و گرمادیده از طریق لوله های بینی است، روشی که از وارد ساختن لوله های دهانی کمتر تهاجمی تر است و بیمار برای اکسیژن گیری بهتر روی شکم خوابانده می شود.
هدف اصلی این است که نیاز بیمار به استفاده از ونتیلاتور را به تعویق انداخته یا کلا حذف نماید. به اعتقاد دکتر ماریک تمام تلاش پزشکان باید کاستن از تعداد بیمارانی باشد که به ونتیلاتور متصل می شوند. به عقیده دکتر مارک ونتیلاتورها صدمه زیادی به ریه های بیمار می رسانند.
7 مارس 2020 – Wired News
ویروس جدید کرونا که نخستین بار در چین شیوع یافت، افراد انسان را صرف نظر از سن، جنسیت یا نژاد آنان به یکسان مورد حمله قرار میدهد. از این رو یک عامل بیماری زای جدید است که هیچ انسانی در برابر آن از ایمنی قبلی ندارد.
اما بیماری ناشی از آن که به کووید 19 موسوم شده است سیمای بسیار متلونی دارد. تنها برخی از افراد مبتلا به بیماری دچار می شوند و گستره نشانه های بیماری بسیار متنوع است. برخی دچار تب و سرفه می شوند. برای برخی بیماری به شکل شکم درد و اسهال بروز می کند. برخی نیز اشتها یا حس بویایی و چشایی خود را از دست می دهند. تعدادی نیز چنان بیمار می شوند که نیاز به اتصال به دستگاه اکسیژن رسانی دارند. برای برخی افراد نیز بروز بیماری چنان ملایم است که با خوردن مایعات فراوان و استراحت در منزل بهبود پیدا می کنند.
هم اکنون شرکتی به نام 23andMe با بهره گیری از پایگاه داده ژنوم میلیونها مشتری خود در صدد است به بررسی نقش تفاوتهای ژنتیکی افراد در میزان آسیب پذیری آنان در برابر ویروس کووید 19 بپردازد. این کار ممکن است مدتها طول بکشد لیکن یکی از کاندیدهای مناسب بررسی ژنتیکی، پروتئین موسوم به گیرنده ACE2 است که ویروس از طریق آن به سلولهای شش و سایر اندامهای بدن می چسبد. پیش از این ثابت شده بود که برخی جهش های ژنتیکی مانند CCR5 فراد را در برابر ابتلا به ویروس HIV مقاوم می کند. اگر چنین شواهدی برای بیماری کووید 19 یافت شود می توان امید داشت جستجو برای درمان بیماری تسریع شود.
منبع:
https://www.wired.com/story/why-does-covid-19-make-some-people-so-sick-ask-their-dna/#intcid=recommendations_wired-homepage-right-rail-popular_26c459dd-fd00-49ab-8fc1-3299aaac180d_popular4-1