ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
یک همپوشانی شگفت آور میان مسیر امروزین شیوع ویروس کرونا و خط سیر مرگ سیاه در سالهای 1300 میلادی وجود دارد.
پاراگ خانا، وایرد نیوز، 28 فوریه 2020
حدود 750 سال پیش مارکوپولو سفرهای متعددی را از ونیز بسوی دریای مدیترانه به انجام رسانید و در ادامه از زمین پارسیان و آسیای مرگزی گذشت تا به دربار قوبیلای قاآن بزرگ، نوه چنگیز و بنیان گذار سلسله یوآن، بزرگترین امپراتوری تاریخ جهان رسید. مغولان در طول جاده ابریشم تجارت عظیمی را هدایت می کردند که از چین تا ایتالیا گسترده شده بود. تا اینکه بیماری مرگ سیاه در میان آنان در همین مسیر پراکنده شد و تقریبا نیمی از جمعیت جهان آن روز را به کام مرگ فروبرد.
البته بسیار زود است که چنین پیش بینی هولناکی را در مورد بیماری نوظهور کووید 19 بنماییم. اما همپوشانی شگفتی میان مسیر بیماری امروزین و مرگ سیاهی که در سالهای 1300 در جهان آن روز گسترش یافت وجود دارد. این توازی مشهود، حقایقی اساسی را در مورد وضعیت کنونی جغرافیای سیاسی برایمان بازگو می کنند. مسیرها و زیرساخت تجاری، نفوذ امپراتوری ها را گسترش می دهند و وقفه های روی داده در امتداد آنها آگاهی ما را از آسیب پذیری هایمان افزایش می دهند. اگر هوشمند باشیم اصطکاکهای معناداری ایجاد خواهیم کرد تا از تحت سلطه قرار گرفتن یک قدرت واحد جلوگیری کنیم.
گفته می شود طاعون قرن چهاردهم از استان هوبی چین نشات گرفته است. عامل انتقال بیماری نیز باکتری های موش خرماهای کوهی بوده اند. استان هوبی بار اصلی تلفات طاعون را تحمل کرد و حدود 5 میلیون از ساکنین آن در سالهای دهه 1330 مردند. طاعون از طریق بازرگانان و کاروانهای جاده ابریشم به سمت غرب پیش رفت و سالها طول کشید تا به سرزمین ایران رسید، جایی که سلطان ابوسعیدخان و نیز نیمی از مردم این سرزمین را به کام مرگ فروبرد. در سال 1347 این بیماری هولناک از طریق بندر جنوای ایتالیا به اروپا رسید.
حالا این را با آنچه امروز در مورد بیماری کووید 19 می بینیم مقایسه کنید. این بار منشا بیماری ممکن است بجای موش خرمای کوهی، پانگولین یا خفاش باشد. بیماری در ووهان آغاز شد که اتفاقا مرکز استان هوبی است. ویروس کرونا در عرض چند هفته به ایران رسید و تاکنون صدها نفر از مردم این سرزمین (حتی معاون پیشین وزیر بهداشت) را مبتلا کرده است. پس از ایران بدترین شیوع را در ایتالیا داشته و احتمالا درست مانند طاعون قرنها پیش بسوی اروپا پیش می رود.
شاید اتفاقی نباشد که در طول دو دهه گذشته چین مبدا سارس، آنفلونزای مرغی و حالا کووید 19 بوده است. همچنین شاید موجب تعجب نباشد که یکبار دیگر ایران و ایتالیا قطب هایی برای شیوع بیماری بوده اند. امروزه ایران و ایتالیا چه چیز مشترکی با هم دارند؟ هر دو لنگرگاههای بزرگی برای جاده ابریشم نوین تجارت چین بسوی غرب هستند.
احیرا در چین برای گروهی از دانشجویان تورینو سخنرانی کردم که دانشگاهشان پیوندهایی قوی با چین دارد. این دانشجویان پس از فارغ التحصیلی به جستجوی شغل در علی بابا، ICBC و سایر شرکتهای بزرگ چینی می پردازند که در حال گسترش نفوذ خود در ایتالیا هستند. وقتی این دانشجویان را مارکوپولوهای روزگار نوین نامیدم، با بی میلی سر خود را به نشان موافقت تکان دادند. آیا آنها بازرگانان مرگ سیاه جدید نیز هستند؟
رییس سازمان تجارت جهانی گفته است که دنیا برای همه گیری دیگری آماده نیست. بسیاری از نظامهای درمانی نامجهزند و قادر به اعمال رویه های قرنطینه و دستورالعملهای بهداشتی مورد نیاز برای پیشگیری از گسترش بیماری نیستند. با این وجود سرعت یادگیری آنها بالاست و هنوز بقای انسانها محتمل است. سنگاپور از آلوده ترین کشور مجاور چین به مکانی تبدیل شد که در آن تمامی بیماران مبتلا بهبود یافته و مرخص شدند. سایر کشورها نیز می توانند از تجارب سنگاپور بیاموزند. بر خلاف هفت قرن پیش، درمانهای پزشکی و فناوری های پیشرفته قرنطینه را امکان پذیرتر ساخته اند.
حتی در حالیکه که مدیریت بحران ویروس کرونا ادامه دارد، پیامدهای ناشی از جغرافیای سیاسی و اقتصادی بیشتر در کانون توجه قرار گرفته اند. شرکتها به انتقال زنجیره تامین خود به بیرون چین ادامه می دهند. خودروسازان ژاپنی حدود یک دهه است که به این کار پرداخته اند. برای مثال تویوتا کارخانجات تولیدی خود را به تایلند و اندونزی منتقل کرده است. سامسونگ همین کار را برای تولید گوشی های هوشمند خود انجام داده است و بیشتر آن را در ویتنام انجام می دهد. شعار این است: زیاد به چین وابسته نشوید.
همین درسها در مورد دیپلوماسی نیز بکار می آید. بجای نگریستن به چین به عنوان راهی به تسلط بر اوراسیا، همسایگان خود چین در حال بیرون آمدن از سایه آن هستند. این کشورها کم کم اعتماد به نفس می یابند تا در برابر چین از جزایر خود دفاع کرده، از دامی که چین با وامهای خود در برابر آنها می گستراند پرهیز کرده و جایگزین هایی برای سیستم های نسل پنجم مخابراتی هوآوی بیابند.
گرچه چینی ها خود زمانی قربانیان مغولها بوده اند، چینیان امروزین شبیه امپراتوری توسعه خواه مغول به نظر میرسند. کاهش اتکا به چین برای کاستن از احتمال تکرار تاریخ لازم بنظر می رسد.
آدرس مقاله اصلی:
WIRED News, https://www.wired.com/story/covid-19-is-traveling-along-the-new-silk-road/
تالیف: اصغر ناصری - آذرماه 1392
نیروی هوایی ارتش آزادیبخش چین (PLAAF) بخشی از ارتش چین، نیروی نظامی اصلی جمهوری خلق چین است. این نیرو رسما در 11 نوامبر 1949 افتتاح شد و تا سال 2010 دارای 330 هزار نیرو بود که بدین ترتیب بزرگترین نیروی هوایی در آسیا محسوب می شد. در سالهای اولیه پیدایش این نیرو از کمک شوروی بهره فراوانی برد و کارخانه هواپیماسازی شن یانگ به تولید اولین مدل هواپیمای نظامی یعنی مدل آموزشی میگ 15 با نام JJ-2 پرداخت. بیشتر توسعه صنایع هواپیماسازی نظامی چین بر اساس تولید میگ های 15، 17، 19 و 21 با مجوز از شوروی شکل گرفت.
اولین هواپیمای جنگی بومی تولید شده توسط چین مدل J-8 بود که در دهه 1960 صورت گرفت.
هم اکنون چین برنامه هایی را برای مدرنیزه کردن نیروی هوایی خود و چایگزین کردن هواپیماهای قدیمی با انواع جنگنده نسل چهار و نیم و در آینده نزدیک نسل پنجم دارد.
جدول زیر برخی از هواپیماهای جنگی چین را معرفی می کند.
مدل | تصویر | نقش | کشور سازنده | تعداد در خدمت |
Shukhoi Su-30MKK | جنگنده چند منظوره | روسیه | 99 | |
Shukhoi Su-27 | جنگنده برتری هوایی | شوروی | 76 | |
Shenyang J-11 | جنگنده برتری هوایی | چین (کپی سوخوی 27) | 140 | |
ُShenyang J-10 | جنگنده چند منظوره | چین | 200 |
Xian JH-7 | جنگنده بمب افکن | چین | 72 | |
ُShenyang J-8 | رهگیر | چین | 180 | |
Nanchang Q-5 | جنگنده ضربتی | چین | 240 | |
هم اکنون نیروی هوایی چین با 2900 فروند هواپیمای جنگی در مقام سوم پس از ایالات متحده و روسیه قرار دارد. لیکن سیاست های کاهش هزینه دولت اوباما که به اعتقاد بسیاری از صاحب نظران به کاهش قابل ملاحظه توان نظامی آمریکا خواهد انجامید، محتملا در آینده ای نزدیک چین را به مقام اول ارتقا خواهد داد.
تالیف: اصغر ناصری - آذرماه 1392
پس از انقلاب کمونیستی چین، نیروهای ملی گرای چین که حکومت را از دست داده بودند به شبه جزیره تایوان گریخته و آنجا را پایگاه خود قرار دادند. دولت تازه تاسیس شده نام جمهوری چین را بر خود نهاده بود. در مقابل، حکومت کمونیستی در سرزمین اصلی چین همواره جزیره تایوان را بخشی از خود می دانست و حتی هم اکنون از آن به عنوان یک استان متمرد یاد می کند.
در 24 سپتامبر 1958 بین نیروهای هوایی دو کشور چین کمونیستی و تایوان نبرد هوایی مهمی اتفاق افتاد که اثرات عمیقی بر استراتژی نبردهای هوایی برجای گذاشت. در طی این نبرد جنگنده های F-86 Sabre تایوانی با میگ 17 نیروی هوایی ارتش خلقی چین بر فرازی خلیج تایوان درگیر شدند. میگ های 17 می توانستند در ارتفاع بالاتری پرواز کنند و چنانجه سبک متداول آنها در جنگ کره بود، آرایش هوایی میگ 17 های چینی با پرواز بر فراز F-86 ها در جستجوی موقعیت مناسبی برای شیرجه و حمله بودند.
اما تیمی از ایالات متحده قبلا F-86 های این کشور را به قابلیت پرتاب موشک جدیدی به نام موشک سایدویندر مجهز کرده بود. این موشک تا آن زمان برای شوروی و کشورهای متحد او شناخته شده نبود. موشک حرارتی سایدویندر اولین موشک هوا به هوای هوشمند محسوب می شود که قابلیت رهگیری هدف را بطور خودکار در برد نزدیک دارد.
همچنانکه میگ ها با شیرجه بر روی آرایش F-86 های تایوانی در صدد حمله با توپهای 37 میلی متری سنگین خود بودند، خود را با سلاحی مهلک رو در رو دیدند. در آن وز F-86 ها توانستند با شلیک چند موشک سایدویندر 5 فروند از میگ ها را ساقط کنند بودن اینکه خود آسیبی ببینند.
اما یکی از موشک های سایدویندر به درون اگزوز یک هواپیمای میگ 17 فرو رفت و منفجر نشد. خلبان چینی توانست هواپیما را با همان وضعیت در پایگاه هوایی خود به زمین بنشاند. روسها با مهندسی معکوس موشک سایدویندر اولین نمونه از موشکهای حرارتی خود به نام K-13 یا R-3S را تولید کردند. از آن پس پیشبرد فناوری موشکهای هدایت شونده یکی از اولویت های صنایع دفاعی کشورها گردید.