ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
برخی از صفحات بزرگ و کوچک تکتونیکی زمین در وضعیت امروزین خود
میلیاردها سال پیش، سطح زمین دریایی از سنگ مذاب بود. با سرد شدن تدریجی این ماگمای جوشان، یک پوسته سنگی پیوسته شکل گرفت که در آن کانیهای چگال تر به سمت مرکز زمین فرو رفته و آنها که کمتر چگال بودند به سمت بالا صعود کردند.
صفحه منجمد شده پوسته زمین را تشکیل داد، سپس یک جبه (گوشته) در زیر آن شکل گرفت. ماده سست تر زیر پوسته داغتر و متحرک بود. اختلاف در استحکام این لایه ها به لایه های فوقانی اجازه حرکت داد. این لایه ها با هم برخورد کرده و در محل برخورد و به هم فشردگی آنها دره ها و کوه ها شکل گرفتند و آتشفشانها و زمین لرزه ها به وجود آمدند.
اما چند تا از این صفحات سطح زمین را می پوشانند؟ پاسخ از یک دوجین تا تقریبا 100 بسته به نقطه نظر ما تغییر می کند.
بیشتر زمین شناسان بر این باورند که حدود 12 تا 14 صفحه اصلی بیشتر سطح زمین را می پوشانند. هر کدام مساحتی حداقل حدود 20 میلیون کیلومتر مربع دارند و بزرگترین آنها صفحات آمریکای لاتین، آفریقا، اوراسیا، هندو استرالیا، آمریکای جنوبی، قطب جنوب و اقیانوس اطلس هستند. قابل توجه ترین آنها صفحه اقیانوس اطلس است که عرصه ای به وسعت حدود 103.3 میلیون کیلومتر مربع را می پوشاند و به دنبال آن آمریکای شمالی است که 75.9 میلیون کیلومتر مربع مساحت دارد.
علاوه بر این هفت صفحه بسیار بزرگ، پنج صفحه کوچکتر وجود دارد: دریای فیلیپین، کوکاس (Cocos)، نازکا، صفحه عربی و خوآن دو فوکا. برخی صفحه آناتولی و آفریقای شرقی را نیز بر می شمارند و تعداد صفحات را از 12 به 14 می رسانند.
در مرز صفحات اوضاع پیچیده تر می شود زیرا حرکت صفحات نسبت به هم (تکتونیک صفحه ای) باعث شکستن صفحلت به قطعات کوچکتر به نام ریزصفحات می شود. اینها مساحتی حدود 1 میلیون کیلومتر مربع دارند و به باور دانشمندان 57 تا از آنها بر سطح زمین وجود دارند.
همچنانکه زمین شناسان درک بیشتری از این پازل پویا بدست می آورند، به سناریوهای شگفتی که این صفحات متحرک پوسته زمین خلق می کنند دست می یابند. سریعترین این صفحات یعنی صفحه اقیانوس اطلس با سرعت 7 تا 10 سانتی متر در سال حرکت می کند.
این حرکت سریع توسط حلقه محاطی از نواحی کشش به درون ایجاد می شود که به نام حلقه آتش موسوم است، که در آنجا نیروهای گرانشی صفحات را به درون زمین می کشند. این حرکت پیوسته ممکن است قاره ها را نیز در خود کشیده و محو کند بطوری که با مرور زمان قطعه ای از یک قاره به درون جبه کشیده شود. در نتیجه در عرض چند میلیارد سال آینده کره زمین ما بسیار متفاوت تر از امروز به زمین خواهد رسید.
تحول چهره زمین در 225 میلیون سال اخیر
منبع: Live Science
تاریخ سیاره زمین به یک سری سلسله مراتبی از قطعات کوچکتر زمانی تقسیم می شود که از آن به عنوان مقیاس زمانی زمین شناسی یاد میگردد. این تقسیمات بر اساس سلسله مراتب عبارتند از ائون (eon)، دوران (era)، دوره (period)، دور (epoch) و عصر (age). این واحدها بر اساس لایه های سنگی زمین یا چینه ها (استراتا) و فسیل هایی که در آنها یافت می شوند، رده بندی شده اند. از بررسی این فسیل ها دانشمندان رابطه ای میان سن هر لایه و نوع فسیل های یافت شده در آنها کشف کرده اند. به این گونه مطالعات چینه شناسی گفته می شود.
بطور رسمی دور جاری که در آن بسر می بریم هولوسین نامیده می شود که 11700 سال پیش پس از آخرین عصر یخبندان بزرگ شروع شده است. لیکن دور آنتروپوسین (Anthropocene) نامی غیر رسمی است که برای توصیف جدیدترین دوره در تاریخ سیاره زمین بکار می رود، یعنی زمانی که فعالیت نوع بشر شروع به تاثیرگذاری عمده بر اقلیم و زیست بومهای سیاره نمود. این واژه در سال 200 توسط پاول کروتزن شیمی دان و یوگن استورمر زیست شناس متداول شد.
در مورد آغاز این دوره اختلاف نظر وجود دارد. گروهی آن را از سال 1945 می دانند که انسان اولین بمب اتمی را آزمایش نمود و اثرات رادیواکتیو حاصل از آن در نمونه های خاک سراسر دنیا یافت شدند. در سال 2016 گروه کاری آنتروپوسین به این توافق دست یافت که سال آغاز این عصر را 1950 بدانند، یعنی زمانی که شتاب فعالیت های انسانی تاثیر گذار بر کل کره زمین آغاز گشت.
سیاره زمین حدود 4.5 میلیارد سال قدمت دارد و انسانهای مدرن (هوموساپی ینس) حدود 200 هزار سال است که پدیدار شده اند. در همین مدت کوتاه نسبت به عمر کره زمین، فعالیت های انسان سامانه های فیزیکی، شیمیایی و زیستی سیاره ای را که وجود خود ما و تمامی گونه های زنده بدان وابسته است، بطور بنیادین تغییر داده است. انتشار دی اکسید کربن، گرمایش جهانی، اسیدی شدن اقیانوس ها، تخریب زیستگاه ها، انقراض گونه ها و استخراج گسترده منابع طبیعی از علایم این تاثیرگذاری عمده بر سیاره مسکونی هستند.
از مهمترین علایم عصر آنتروپوسین، به هم خوردن تعادل طبیعی آب و هوا است. پس از آخرین عصر یخبندان هوای سیاره زمین بطور نسبی گرم و پایدار بوده است. هم اکنون روشن است که اقلیم سیاره دیگر پایدار نیست و گرم شدن زمین سرعت گرفته است. دانشمندان هم اکنون توافق دارند که علت اصلی این پدیده فعالیت انسانی و مصرف بی رویه انرژی است.
تغییرات اقلیمی مخرب در درازمدت می تواند محیط کره زمین را برای زندگی انسان نامساعد سازد. کاهش بارندگی در سراسر دنیا، امواج گرمایی بی سابقه اخیر و خشک شدن رودهای بزرگی که هزاران سال جاری بوده اند از نشانه های ترسناک تغییرات اقلیمی است که در چندسال اخیر شدت گرفته اند.
هم اکنون پرسش بزرگی در برابر دانشمندان قرار گرفته است: آیا امیدی برای نجات نوع بشر وجود دارد؟
در همین رابطه بخوانید:
منابع:
https://education.nationalgeographic.org/resource/anthropocene
https://www.nhm.ac.uk/discover/what-is-the-anthropocene.html
با سه شاخ تیز و صفحه دندانه دار پشت سر، ترای سراتوپس هوریدوس (Triceratops horridus) با ظاهر مرعوب کننده خود سراسر آمریکای شمالی را در دوره کرتاسه، حدود 69 میلیون سال پیش در می نوردید. با وجود ظاهر خشن خود، این سراتوپسین (دایناسور شاخ دار) یک علف خوار بود.
ترای سراتوپس که عبارت لاتینی به معنای صورت سه شاخی است، در زمره دایناسورهای غیرپرنده ای بود که پیش از انقراض جمعی 66 میلیون سال پیش زندگی می کرد. یکی از فراوانترین دایناسورهایی است که سنگواره آن توسط دیرین شناسان یافت شده و در سراسر چینه بندی غنی از سنگواره هل کریک در مونتانای شمالی یافت می شود، یعنی جایی که آخرین هزاره قلمرو دایناسورها را در خود ثبت کرده است. حتی با وجود این فراوانی شواهد، دانشمندان هنوز چیزهای زیادی درباره ترای سراتوپس باید یاد گیرند.
کاملترین فسیل ترای سراتوپس
شواهدی مبنی بر نبردهای حماسی میان ترای سراتوپس و تیرانازوروس رکس وجود ندارد. ترای سراتوپس غول آسا با طول هشت متر و وزنی بین 6 تا 8 تن در چشم انداز ماقبل تاریخ یک موجود مهیب بود. پاهای ستبر کمک می کرد این چهارپا وزنش را هنگام گردش در بوته زارهای آمریکای شمالی تحمل کند.
سر عظیم ترای سراتوپس شاید کمک می کرد سایر دایناسورها از او هراس داشته باشند. برخی جمجمه های کشف شده حدود 3 متر طول داشته اند. تاج پشت سر او از استخوان و دادانه های کوچک ساخته شده بود. شاید این زواید برای جفت یابی بکار می رفته است اما دانشمندان بعید می دانند نقش دفاعی داشته است.
سنگواره های ترای سراتوپس اغلب بصورت منفرد یافت شده که حاک یاز زندگی انفرادی این موجودات است. دهان آنها شبیه منقار پرندگان بوده و دندانهایی بسیار پیچیده داشته اند که برای برش علف های متراکم و سخت مناسب بوده است.
شصت و شش میلیون سال پیش، یعنی حدود سه میلیون سال پس از نخستین باری که این دایناسور پدیدار شد، یک سیارک 12 کیلومتری در خلیج یوکاتان مکزیک به زمین برخورد کرد. فاجعه زیست محیطی متعاقب آن به نابوذی بیش از سه چهارم تمامی گونه های زنده انجامید که شامل ترای سراتوپس و تمامی دایناسورهای دیگر غیرپرنده می شد.
https://www.nationalgeographic.com/animals/facts/triceratops-horridus
استخوانها، دندانها، ردپا و سایر شواهد فسیلی بی شمار بر این واقعیت دلالت دارند که سیاره زمین برای حداقل 230 میلیون سال قلمرو حکومت دایناسورها بوده است. اما حتی یک فسیل از دایناسورها در صخره هایی جوانتر از 66 میلیون سال یافت نشده است، به عبارتی از حدود 66 میلیون سال پیش، دیگر دایناسوری بر روی کره زمین زندگی نمی کرده است. در این نقطه از زمان دوران کرتاسه به اتمام رسیده و عصر پالئوژن آغاز گردیده است. بنظر می رسد تمامی دایناسورهای خشکی و دریا به ناگاه از میان رفته اند.
همراه با دایناسورهای خشکی، خزنده های ترسناک دریایی مانند موزازورها، اکتیوزورها و پله سیوزورها نیز نابود شدند. همچنین خزنده های پرنده از قبیل پتروزورها نیز از صفحه روزگار ناپدید شدند. با وجودی که برخی پستانداران، پرندگان، خزندگان کوچک، ماهی ها و دوزیستان به حیات خود ادامه دادند، تنوع گونه های زنده بطرز چشمگیری کاهش یافت. در کل این انقراض جمعی سه چهارم تمامی گونه های زنده بر روی کره زمین را نابود کرد.
یکی از کاملترین فسیل های تی رکس یافت شده به سال 2010
کنار هم قرار دادن تمامی این واقعیات تلاش عظیمی از سوی دیرین شناسان را می طلبید و نظریات موجود درباره عامل نابودی دایناسورها و سایر ساکنین زمین در دوران کرتاسه بسیار گوناگون بوده است. اما هم اکنون دو ایده اصلی در جامعه علمی با هم در تقابل هستند: برخورد آسمانی یا دشمنان زمینی.
اولین دایناسور پردار شناخته شده، سینوزوروپتریکس پریما
پروتوسراتوپس خویشاوند نزدیک تری سراتوپس
بارش مرگ از آسمان
یکی از معروفترین نظریات در مورد نابودی دایناسورها، نظریه لوئیس و والتر آلوارز است. در 1980 این دو دانشمند چنین بیان داشتند که یک سیارک با اندازه یک کوه حدود 66 میلیون سال پیش به زمین برخورد کرده و اتمسفر را با گاز، غبار و خاک انباشته و موجب تغییرات اقلیمی بسیار شدیدی شده است.
شاهد اصلی آنها بر این نظریه مقادیر بالای فلز ایریدیوم در لایه های کرتاسه – پالئوژن است، یعنی لایه مرزی زمین شناختی که بالای تمامی لایه های حاوی فسیل دایناسور قرار دارد. ایریدیوم در پوسته زمین نسبتا کمیاب است اما در سیارک های سنگی به فراوانی وجود دارد. این واقعیت موجب شد آلوارزها نتیجه بگیرند که انقراض جمعی ناشی از برخورد یک شیء فرازمینی بوده است. وقتی دانشمندان توانستند رویداد انقراض جمعی را به گودال عظیم در طول ساحل شبه جزیره یوکاتان مکزیک مرتبط سازند، مقبولیت بسیاری پیدا کرد. گودال موسوم به چیکسولاب با پهنای تقریبی 150 کیلومتر با اندازه ای که می تواند ناشی از برخورد یک سیارک کوه پیکر باشد، تناسب دارد.
در سال 2016، دانشمندان یک هسته سنگی از بخش زیر آب چیکسولاب استخراج کردند. مطالعه این نمونه نشان داد که برخورد سیارک به قدری نیرومند بوده که مقادیر عظیمی صخره تبخیر شده و گاز به درون اتمسفر تزریق کرده بطوری که اثرات آن می توانسته تا سالها باقی بماند. در سال 2019 دیرین شناسان در داکوتای شمالی گنجینه فسیلی نزدیک به لایه مرزی کرتاسه – پالئوژن یافتند که بقایای یک زیست بوم که مدت کوتاهی پیش از برخورد بزرگ موجود بوده را در خود داشته است. لایه های دارای سنگواره محتوی گوی های شیشه ای کوچک به نام تکتیت بوده که از صخره های ذوب شده در اثر یک برخورد نیرومند نشات می گیرند. انرژی عظیم برخورد باعث ذوب سنگها، انجماد آنها در هوا و بارش مجدد بر سطح زمین شده است.
خشم آتشفشان
لیکن برخی دانشمندان شواهد موجود درباره برخورد سیارک با زمین را کافی نمی دانند و بر این باورند عامل نابودی انها را در خود سیاره زمین باید جست.
در پایان دوره کرتاسه فعالیت آتشفشانی بسیار شدید بود و هم اکنون لایه هایی از مواد آتشفشانی سخت شده به ضخامت 3000 متر موجود است. این فعالیت شدید می توانسته جو زمین را با ذرات معلق و گازهای گلخانه ای آکنده ساخته و با ایجاد یک زمستان طولانی گونه های زنده بزرگ را رو به انقراض ببرد.
اما دانشمندان پیشتاز دیرین شناسی ترکیبی از هر دو واقعه را مسئول انقراض جمعی یاد شده می دانند. شاید فعالیت های آتشفشانی کره زمین را برای زندگی گونه های بزرگ جانوری و گیاهی نامساعد ساخته و آنها را در برابر برخورد آسمانی که پی از آن روی داده آسیب پذیر ساخته است. مناقشه میان این دو نظریه ممکن است سالها به طول انجامد.
نظر شما چیست؟
برای تدوین این مقاله از منبع زیر استفاده زیادی شده است:
https://www.nationalgeographic.com/science/article/dinosaur-extinction
مطابق آخرین یافته ها پاراسراتریوم لینگژیانیس (Paraceratherium linxiaense) بزرگترین پستانداری بوده که بر روی زمین می زیسته است. فسیل این حیوان که متعلق به حدود 26 میلیون سال پیش است در استان گانژو شمال غرب چین یافت شده است. این موجود کرگدن مانند فاقد شاخ بوده و گردن درازی داشته که در جنگل های باز و کم درخت می زیسته و به وزنی حدود 20 تن می رسیده است. فسیل های آن در چین، مغولستان، قزاقستان و پاکستان می زیسته است. تغییرات زمین شناختی آسیا نقش مهمی در فرگشت این گونه عظیم از کرگدن ها داشته است.
مقایسه پاراسراتریوم لینگژیانیس با کرگدن مدرن امروزی