زمان را بسیاری از مردم چیزی عادی و نامتغیر در نظر می گیرند. اما زمان واقعا امری پیوسته و نامتغیر است؟ در این مقاله نگاهی به فیزیک زمان انداخته می شود.
زمان به معنای پیشرفت رویدادها از پذشته به آینده است. با وجودی که تعریف دقیق ماهیت زمان ناممکن است، بسیاری از تجارب ما در قید زمان است: هر علتی بطور طبیعی آثاری بجای می گذارد، گذشته را بیاد می آوریم اما خاطره ای از آینده نداریم و تطور زمان به نظر پیوسته و برگشت ناپذیر بنظر می رسد.
آیا زمان نسبی است؟
نظریه نسبیت خاص اینشتاین آشکار ساخت که تجربه جریان زمان به مشاهده گر و موقعیت آن بستگی دارد. سابقا نظریات آیزاک نیوتن بر این فرض مبتنی بود که یک "ساعت مرجع" زمان را در سراسر عالم بطور یکنواختی همزمان می کند. این ساعت واقعا وجود ندارد اما برای درست در آمدن معادلات نیوتن ضروری است. ایده اصلی این بود که تمامی مشاهده ران در مورد لحظه دقیق زمان با هم توافق دارند. لیکن اینشتاین کشف کرد که گذر زمان نسبی است. در نظریه نسبیت خاص ساعت های متحرک کندتر حرکت می کنند. هرچه سریعتر در زمان حرکت کنید زمان برای شما کندتر می گذرد. هرچه به سرعت نور نزدیکتر شوید این اثر بزرگتر می شود.
اینشتاین در نظریه نسبیت خاص خود نشان داد که دو مشاهده گر می توانند تلقی متفاوتی از زمان داشته باشند. این واقعیت توسط نمودار بالا قابل نمایش است. در سمت چپ یک واگن قطار با یک مسافر (آلیس) نشان داده شده است. آلیس در میانه آن یک چراغ روشن می کند و می بیند که پرتوهای نور همزمان به دو انتهای واگن می رسند (T2). در سمت راست این سناریو را از منظر باب نشان داده ایم که روی سکوی کنار قطار ایستاده در حالی که قطار با سرعت v از روبروی او می گذرد. او ارسال پرتوهای نور را مانند آلیس در یک زمان می بیند. لیکن به علت حرکت قطار بسوی راست، عقب واگن با پرتو نوری که به سمت چپ می رود در زمان T1<T2 زودتر تلاقی می کند. در عین حال پرتو نور کمی دیرتر با جلوی واگن برخورد می کند که در زمان T3>T1 روی خواهد داد. بنابراین از منظر باب، رویدادهایی که به نظر آلیس همزمان هستند یکی پس از دیگری روی داده است.
در چندین دهه پس از اینکه اینشتاین این مفهوم را پیشنهاد کرد، فیزیکدانان اندازه گیری های متعددی برای روشن ساختن این اثر انجام دادند. یک ساعت اتمی داخل یک هواپیمای جت آهسته تر از ساعت اتمی واقع بر سطح زمین کار خواهد کرد. یک ذره زیراتمی بنام میون دارای عمر کافی نیست تا از درون اتمسفر عبور کرده به زمین برسد. این ذره زمانی تولید می شود که اشعه کیهانی به مولکولهای هوا برخورد کند. اما از آنجایی که میونها با سرعتی نزدیک به نور حرکت می کنند، بنظر می رسد طول عمری بیشتر از مقدار مورد انتظار ما دارند که به آنها اجازه می دهد سفر خود را تکمیل کنند.
وقتی اینشتاین نظریه نسبیت عام خود را تدوین کرد، این مفهوم را تحت عنوان رقیق شدن زمان (time dilation) به وضعیت های شامل گرانش بسط داد. حضور گرانش قوی نیز گذر زمان را کندتر می کند بنابراین ساعتی که در یک چاه گرانشی قوی واقع شده (برای مثال در سطح زمین یا نزدیک یک سیاهچاله) کندتر از ساعتی در میانه فضا تیک تاک خواهد کرد.
سفر به آینده نامکن نیست، بلکه الزامی است. در حقیقت با گذشت هر ثانیه ما بسوی آینده خود پیش می رویم. آینده غیرقابل اجتناب نیست و نمی توان از آن گریخت. اما واقعیت نظریه نسبیت روشن ساخته است که پرش بسوی جلو در زمان کاملا قابل شدنی است.
اگر یکی از دو انسان دوقلو در سفینه فضایی نشسته و با سرعتی نزدیک به نور به مدت چند سال مسافرت کند، هنگام بازگشت به زمین سنی کمتر از دوقلوی خود که این مدت بر سطح زمین بوده خواهد داشت. گرچه تنها چند سال ممکن است در سفینه فضایی سپری شده باشد، چند دهه و شاید چند قرن بر زمین گذشته باشد که بستگی به سرعت سفینه فضایی دارد. در یک نمونه واقعی فضانورد ناسا اسکات کلی چند هزارم ثانیه کمتر از دوقلوی خود مارک را تجربه کرد زیرا زمان بیشتری در فضا با سرعت 28100 کیلومتر بر ساعت سپری کرده بود.
اما سفر به گذشته ممنوع بنظر می رسد. تقریبا تمام آزمایشات انجام شده این واقعیت را نشان داده اند. یک باطلنمای مشهور در این زمینه، باطلنمای پدربزرگ است. اگر شما به گذشته سفر کرده و پدربزرگ خود را بکشید، دیگر نمی توانید به زمان حال بازگردید، زیرا دیگر وجود نخواهید داشت.
برای مطالعه بیشتر در مورد مفهوم زمان آدرس زیر را ببینید:
https://www.livescience.com/what-is-time
تدریس خصوصی دروس دبیرستان و دانشگاه
توسط مدرس مجرب با بیش از بیست و سه سال سابقه تدریس
09360771981
برجیس (مشتری، ژوپیتر) بزرگترین سیاره در دستگاه خورشیدی و پنجمین سیاره از خورشید است. این غول گازی لایه های ابر به شکل نوارهای زیبا به دور خود دارد. همچنین حلقه های غبار نازک و یک لکه قرمز بزرگ از ویژگی های ظاهری آن هستند.
به عنوان چهارمین شیء روشن در آسمان زمین پس از خورشید، ماه و ناهید (ونوس، زهره)، برجیس از ذوران باستان بر انسان ها شناخته شده بود. ژوپیتز از نام رومی خدای خدایان گرفته شده است.
جرم برجیس دو و نیم برابر مجموع جرم تمامی سیارات دیگر دستگاه خورشیدی است و بیشتر از هیدروژن و هلیوم ساخته شده است.این غول گازی قطری حدود 142984 کیلومتر دارد، یعنی 11 برابر کره زمین.
برجیس دارای سطح واقعی نیست، این سیاره فقط آمیزه آشوبناکی از گاز است. سه لایه فوقانی حدود 70 کیلومتر روی هم ضخامت دارند. بیرونی ترین لایه از آمونیاک یخی ساخته شده و لایه میانی احتمالا از بلورهای هیدروسولفاید آمونیوم و لایه زیرین نیز از یخ آب و بخار تشکیل شده است.
رنگهای نواری روشنی که بر سطح بیرونی برجیس دیده می شود احتمالا ستونهایی از گازهای حاوی گوگرد و فسفر هستند که از درون گرمتر سیاره به بیرون جریان می یابند. از آنجایی که سیاره بسیار سریع به دور خود گشته و تنها در 10 ساعت به دور خود می گردد، اتمسفر بیرونی آن به دو کمربند دراز روشن و تاریک تفکیک شده که یادآور تندبادهای قسمت فوقانی اتمسفر زمین (جت استریم ها) هستند.
طوفانهای اتمسفر برجیس می توانند سالها طول بکشند و تا 100 کیلومتر به درون آن امتداد یابند. لکه مشهور قرمز سطح برجیس طوفان منفردی است که حدود 300 سال بطول انجامیده و حدود 480 کیلومتر عمق دارد.
به نظر می رسد لکه قرمز سایر طوفانهای کوچکتر را می بلعد و احتمالا وقتی گردبادهای معینی به لکه برخورد می کنند، سرعت و طول عمر آن را افزایش می دهند. نزدیک قطب جنوب برجیس ستاره شناسان یک طوفان شش وجهی شگفت را یافته اند که مساحتی حدود تگزاس دارد.
در اعماق بیشتر فشار و دمای زیاد باعث مایع شدن گاز اتمسفر شده است. بنابراین برجیس بزرگترین اقیانوس را در سراسر دستگاه خورشیدی دارد که به جای آب از هیدروژن ساخته شده است.
جایی در نیمه راه تا مرکز این غول، فشار درونی به قدری زیاد می شود که الکترونها از هسته هیدروژنی خود جدا می شوند و فلز ابررسانایی می سازند که به گمان دانشمندان سازنده میدان مغناطیسی عظیم برجیس است. سیاره احتمالا دارای یک هسته جامد است که عمدتا از آهن و سیلیسیوم ساخته شده و می تواند دمایی تا 50 هزار درجه سلسیوس داشته باشد.
برجیس 778 میلیون کیلومتر از خورشید فاصله دارد و سال آن 11.86 برابر سال زمین به طول می انجامد. سیاره دارای کوتاهترین روز در دستگاه خورشیدی است که تقریبا 9.93 ساعت طول می کشد. محور آن با صفحه مداری تنها انحراف 3 درجه ای دارد بنابراین برجیس مانند زمین دارای تغییرات فصلی نیست.
اولین کسی که برجیس را بطور مفصل رصد کرد گالیله ستاره شناس ایتالیایی بود که از طریق تلسکوپ خود در 1610 برجیس و چهارتا از بزرگترین اقمار آن را مشاهده کرد. در سالهای 1972 و 1973 پایونیر 10 و 11 کمربند سیاره ای میان بهرام و برجیس را مطالعه کرده و از کنار برجیس گذشتند. تصاویر بسیار مسحور کننده ای توسط ویاجر 1 و 2 در سال 1979 از برجیس گرفته شدند و ضمن کشف اقمار جدید، فعالیت آتشفشانی بر روی قمر آیو نیز مشاهده گردید.
ناسا یک فضاپیمای اختصاصی به نام گالیله برای مطالعه مشتری پرتاب کرد که در 1995 به سیاره بزرگ رسید. گالیله آیو و قمر یخی اروپا را مطالعه کرد و کاوشگری به درون اتمسفر برجیس فرستاد تا دما، سرعت باد و فشار بر روی سیاره برجیس را مطالعه کند. آخرین فضاپیمای اختصاصی ارسال شده بسوی برجیس، جیونو نام دارد که 2016 به مدار سیاره رسید. جیونو کره مغناطیسی عظیم برجیس و شفق های درخشان آن را مطالعه کرد. اقیانوس زیر قشر یخی قمر اروپا می تواند منشا بالقوه حیات باشد.
برجیس دارای 53 قمر نامگذاری شده است و 26 قمر دیگر آن در انتظار نامگذاری هستند. بزرگترین قمر آن گانیمید، بزرگترین قمر موجود در دستگاه خورشیدی نیز محسوب می شو که بزرگتر از سیاره تیر است. کالیستو قمر عظیم دیگر مشتری حفره دارترین شیء در دستگته خورشیدی است و ممکن است زیر قظر یخی خود یک اقیانوس سیال داشته باشد. قمر آیو فعالترین آتشفشانها را در سراسر دستگاه خورشیدی دارد.
قمر گانیمید
منبع: Live Science
مروری بر ادبیات علمی فرهنگ سازمانی
سعید بدر فتح الهی
کارشناس ارشد مدیریت دولتی
فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی نظامی از ارزشها، باورها و الگوهای رفتاری است که بطور ناخودآگاه اعضای سازمان را بسوی گزینهها و تصمیمات هدایت میکند (Ortega-Parra & Sastre-Castillo, 2013). اشنایدر و همکاران (2013) فرهنگ سازمانی را به عنوان هنجارهایی توصیف کردهاند که اعضای سازمان به عنوان محیط کاری خود تصور میکنند. این هنجارها بر رفتار اعضا و نحوه تطابق آنها در راستای تحقق اهداف سازمان تاثیر میگذارند. فرهنگ سازمانی روش تعامل اعضای سازمان با یکدیگر و سایر ذینفعان است (Simoneaux & Stroud, 2014). یرداو (2016) فرهنگ سازمانی را چسبی میداند منابع غیرانسانی را به منابع سازمانی در یک سازمان پیوند میدهد تا کار تیمی و عملکرد خوب را فراگیرند.
به گفته وبر و تاربا (2012) مدیران بنگاهها از فرهنگ سازمانی برای متمایز ساختن سازمان خود از سایر سازمانها استفاده میکنند. گرچه سازمانهای بزرگی مانند اپل، آی بی ام و هیولت پاکارد فناوریها و محیط کاری مشابهی دارند، فرهنگهای متنوعی دارند. فرهنگ اپل متضمن توسعه فرآوردههای ساده، نوآورانه و درخشان است در حالی که اولویتهای فرهنگ آی بی ام عبارت از اندیشیدن درازمدت و کارکنان بسیار متعهد است. تمرکز فرهنگی هیولت پاکارد نوآوری و خودمختاری کارکنان است (Childress, 2013).
فرهنگ سازمانی سهم مهمی در اداره و مدیریت شرکت دارد. تاثیر فرهنگ سازمانی موثر بر عملکرد شرکت مورد تایید بسیاری مدیران بنگاههاست. وارن بافت یکی از ثروتمندترین کارآفرینان دنیا بر این نکته مهر تایید گذارده است (Childress, 2013).
منابع فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی میتواند از منابع متنوعی مانند باورها و مفروضات بنیانگذاران و تجربه یادگیری اعضای سازمان نشات بگیرد. بنیانگذاران سازمان منبع اصلی استقرار یک فرهنگ جدید در سازمان خود هستند. این افراد میتوانند تاثیر مهمی بر فرهنگ سازمان داشته باشند زیرا در اولین مراحل حیات سازمان راهبرد و مسیر آن را تعیین میکنند. بنیانگذاران میتوانند تجارب شخصی و فرهنگ خود را بر کارکنان و شرکای خود تحمیل کنند (O’Reily et al., 2014). برای مثال استیو جابز بنیانگذار اپل فرهنگ سازمانی این شرکت را در راستای محقق ساختن آرزوها و الهامات خود شکل داده بود.
تجارب یادگیری منبع دیگری از فرهنگ سازمانی است که از روندهای اجتماعی و پویایی محیط کسب و کار نشات میگیرد. اعضای سازمان ممکن است برخی صفات خود را از جامعه خود و برخی دیگر را از محیط کسب و کار اقتباس کنند. حتی ممکن است یک جامعه از طریق اعضای سازمان فرهنگی را بر آن تحمیل کند (Gibbs, 2012).
تاریخچه فرهنگ سازمانی
نخستین بار نویسندهای به نام ژاکز در 1951 در کتاب خود به نام "فرهنگ تحولی یک کارخانه: مطالعه قدرت و مشارکت در تنظیمات صنعتی" به موضوع فرهنگ در صنعت ساخت و ساز انگلستان پرداخت (Childress, 2013). در ابتدای دهه 1980 نظریه فرهنگ سازمانی شامل رفتار سازمانی همراه با رشتههای علمی علوم اجتماعی مانند انسان شناسی، جامعه شناسی و روانشناسی اجتماعی بود.
پیترز و واکمن در سال 1982 ویژگیهای فرهنگ سازمانی را در شرکتهای رده بالای آمریکا مشخص کردند. همچنین پیشینه 46 شرکت متعالی در ایالات متحده را برپایه فرهنگ سازمانی آنها به رشته تحریر درآوردند. شاین در 1985 اظهار داشت که مفید بودن فرهنگ سازمانی نسبت به عملکرد آن با شکستن فرهنگ سازمان به سه مولفه قابل تعیین است: مفروضات، مصنوعات[1] و ارزشها. مفروضات معرف قوانین غیررسمی اما مهم سازمان هستند. مصنوعات معرف عناصر مشهود فرهنگ سازمانی شامل فرایند کاری، تنظیمات کاری و ساختارهای سازمانی هستند. ارزشها معرف باورهای اعضای سازمان و راهبرد کسب و کار آنها هستند. این سه عنصر در تثبیت یک فرهنگ سازمانی موثر سهم دارند (Schein, 1985).
در سال 2013 شارما و گود یک مطالعه تجربی برای تعیین اثر فرهنگ سازمانی بر عملکرد سازمان انجام دادند. نتایج این مطالعه تصدیق میکرد که فرهنگ سازمانی یک مولفه مهم عملکرد سازمان و منبعی برای مزیت رقابتی است (Sharma & Good, 2013).
تعالی سازمانی
یک فرهنگ سازمانی موثر بازتابی از تعالی سازمانی است. برای تقویت چشم انداز تعالی در سازمان، تثبیت یک فرهنگ سالم سازمانی بسیار ضروری است. پیترز و واترمن هشت مشخصه فرهنگ متعالی سازمانی را مشخص کردند که شامل تصمیم سازی و حل مساله سریع، خودمختاری و کارآفرینی در راهبری و کارآمدی از طریق اعضای سازمان است (Peters & Waterman, 1982).
یک فرهنگ سازمانی عالی شامل کارکنان با انگیزه و مدیریت بر مبنای ارزش است. اعضای بنگاه از ویژگیهای فرهنگ سازمانی برای افزایش سودآوری شرکت و تثبیت تعالی سازمانی استفاده میکنند (Childress, 2013).
فرهنگ سازمانی قوط و ضعیف
فرهنگ سازمانی قوی برای ارتقای عملکرد سازمان اهمیتی حیاتی دارد. فرهنگ سازمانی قوی نقش مهمی در تنظیم مسیر آینده کسب و کار سازمان ایفا میکند. اعضای سازمانی که دارای فرهنگ سازمانی قوی است نظرات مشترکی در رابطه با سازمان دارند که با ارزشهای سازمان سازگار است. چنین سازمانی، ارزشها و اهداف مشترکی را در سراسر سازمان مورد تشویق قرار داده و تطابق سریع کارکنان جدید با این ارزشها را تسهیل مینمایند (Sharma & Good, 2013).
در یک فرهنگ سازمانی سالم، مدیران با توانمندسازی کارکنان خود از آنها برای مشارکت در فرایند تصمیمسازی سود میجویند. درگیر ساختن کارکنان در فرایند تصمیم سازی برای ارتقای عملکرد ضروری است. در این وضعیت کارکنان داای حسی از مالکیت و وفاداری به شرکت میشوند و بدون نظارت از بالا به کار متعهدانه در سازمان ادامه میدهند. وقتی بین کارکنان و مدیران در یک سازمان همبستگی و احترام ایجاد میشود، خواهند توانست دانش تخصصی و تجربه خود را در جهت ارتقای عملکرد بکار گیرند.
در یک سازمان با فرهنگ قوی، مدیران از ارتباطات باز و شفاف برای اهام بخشی به کارکنان خود سود میجویند. ارتباطات باز در سازمان موجب میشود اعضا بسادگی اطلاعات متناسب را در سراسر سازمان به اشتراک بگذارند. ارتباطات شفاف متضمن سطح بالایی از مشارکت اعضا در سازمان است. وقتی اعضای سازمان در ارتباطات شفاف درگیر میشوند، سطح مشارکت و تعامل آنها در سازمان افزایش مییابد. برقراری مجموعهای از استانداردها و روندهای سازمانی متضمن توسعه یک کانال ارتباطی خوب میان مدیران و کارکنان است که باعث ترویج فرهنگ کار تیمی خواهد شد. یک فرهنگ سازمانی قوی برای انگیزه بخشی به کارکنان نقشی حیاتی دارد. کارکنان با انگیزه پیشرانهای کلیدی تحقق اهداف سازمان و ارتقای عملکرد سازمان هستند و استفاده بهرهورانهای از زمان و وظایف روزانه خود میکنند. این فرهنگ متعالی بزودی باعث تمایز سازمان از رقبای خود در میان مشتریان میشود (Schein, 2010).
مدیریت با یک فرهنگ سازمانی ضعیف همواره ممکن است بر سودآوری کسب و کار سازمان اثر بگذارد. اگر فرهنگ سازمان ضعیف باشد، موجودیت سازمان به مخاطره میافتد زیرا اعضای سازمان ارزشها و باورهای متفاوتی در سر میپرورانند که ممکن است با اولویتهای سازمان در تضاد باشد. در یک سازمان با فرهنگ ضعیف اعضا همواره در شناسایی ارزهای سازمان و استقرار فرایند کسب و کار مناسب برای تحقق اهداف سازمان با چالش مواجه هستند. کارکنان چنین سازمانی ممکن است به روشی عمل کند که با اهداف سازمان ناسازگار باشد، زیرا از ارتباطات کافی بهرهمند نبوده و جهتیابی صحیحی از رهبری سازمان دریافت نمیدارند (Childress, 2013).
مدل فرهنگ سازمانی دنیسون
دنیسون چهار ویژگی فرهنگی را در یک مدل گردهم آورده است: تعامل[2]، سازگاری[3]، تطابق و ماموریت که دوتای اولی عوامل درونی و دوتای آخری عوامل بیرونی بشمار میروند. برای هرکدام از این ویژگیها، مدل دنیسون سه شاخص الگوی مدیریتی را تعریف میکند (شکل 1)
شکل 1. مدل فرهنگ سازمانی دنیسون
مولفههای هرکدام از این چهار ویژگی فرهنگ سازمانی به شرح زیر هستند:
· تعامل شامل توانمندسازی کارکنان، جهت دهی تیمی و توسعه ظرفیت
· سازگاری شامل ارزشهای مرکزی، توافق و هماهنگی و یکپارچگی
· تطابق شامل ایجاد تحول، تمرکز بر مشتری و یادگیری سازمانی
· ماموریت شامل جهت و مقصد راهبردی، اهداف و مقاصد و چشم انداز
این مولفهها نقش مهی در شکل دادن به فرهنگ سازمان و ایجاد ارزشها و باورهای مشترک و تعریف اهداف سازگار در ذهن کارکنان یک شرکت دارند که برای ارتقای عملکرد سازمان و پایداری آن از اهمیتی اساسی برخوردار است (Denison, 1990).
انواع فرهنگ سازمانی
چهار نوع فرهنگ سازمانی قابل تشخیص وجود دارد: فرهنگ قبیلهای[4]، فرهنگ منعطف[5]، فرهنگ سلسله مراتبی[6] و فرهنگ رقابت[7]. فرهنگ قبیلهای شامل راهبری بر محوریت کارکنان، انسجام، درگیرساختن و کار تیمی است. فرهنگ منعطف شامل ویژگیهای ماهیتی نوآورانه، خلاق و سازگار پذیر است. فرهنگ سلسله مراتبی شامل قواعد و مقرراتی برای مدیریت فعالیتهای سازمانی است. فرهنگ رقابتی نیز متضمن پاسخگویی به رقابتها و دستاوردهای بازار در راستای اهداف و مقاصد شرکتی است (Miguel, 2015).
مراجع
Childress, J. R. (2013). Leverage: The CEO's guide to corporate culture [Kindle Edition version]. Retrieved from http://www.amazon.com
Denison, D. R. (1990). Corporate culture and organizational effectiveness. New York, NY: Wiley.
Miguel, P. C. (2015). Receiving a national quality award three times: Recognition of excellence in quality and performance. The TQM Journal, 27, 63-78.
O’Reilly III, C. A., Caldwell, D. F., Chatman, J. A., & Doerr, B. (2014). The Promise and Problems of Organizational Culture: CEO Personality, Culture, and Firm Performance. Group & Organization Management, 39(6), 595-625.
Peters, T. J., & Waterman, R. H. Jr. (1982). In search of excellence. New York, NY: Harper & Row.
Schein, E. H. (1985). Organizational culture and leadership (1st Ed.). San Francisco, CA: Jossey-Bass.
Schein, E. H. (2010). Organizational culture and leadership (4th Ed.). San Francisco, CA: Jossey-Bass.
چهارصد میلیون سال پیش از این که بن فرانکلین دوربین دوچشمی را ابداع کند، گونه ای بندپا به نام تریلوبایت که اکنون منقرض شده دارای دیدی برتر بود که نه تنها می توانست اشیای دور و نزدیک را بخوبی ببیند، بلکه همزمان آنها را در کانون دید خود متمرکز می ساخت. چنین توانایی از بینایی انسان و حتی دوربین های ساخته شده توسط او خارج است.
اما هم اکنون نوع جدیدی از دوربین ساخته شده که می تواند همزمان بر دو نقطه دور و نزدیک که از سه سانتی متر تا دو کیلومتر از آن فاصله دارند تمرکز کند. این دوربین در تهیه تصاویر با میدان دید بالا بسیار مفید خواهد بود. در این گونه تصاویر اشیایی که فاصله زیاد از هم دارند با شفافیت کافی در یک تصویر نمایان می شوند. یکی از کاربردهای این تکنیک استفاده از تعداد زیادی لنز کوچک برای تهیه تصاویر سه بعدی است.
این تصویر با استفاده از متالنز گرفته شده است. عروسک نزدیک سی سانتی متر و عروسک دور 330 سانتی متر از لنز فاصله دارند.
برای شبیه سازی دید تریلوبایت محققان یک متالنز ساخته اند که لنز مسطحی است که از میلیونها ستون نانوی مستطیلی با اندازه های مختلف ساخته شده است. این ستونهای نانو مانند موانعی عمل می کنند که نور را بسته به شکل، اندازه و آرایش خود به اشکال مختلفی می شکنند. این نوع متالنز دو نقطه کانونی متفاوت دارد. برای استفاده از این ابزار در یک دوربین دید عمیق، تیم پژوهشی آرایه ای از متالنزهای یکسان ساختند که می تواند هزاران تصویر را ثبت کند. وقتی این تصاویر ترکیب می شوند، نتیجه تصویری است که در نزدیکترین و دورترین نقطه کاملا فوکوس شده ولی نقاط میانی تار هستند. سپس یک برنامه گامپیوتری یادگیری ماشینی بایت های تار تصویر را شفاف تر می سازد. بدین ترتیب تصاویر تهیه شده دارای اطلاعات عمقی بوده و از آنها می توان برای استخراج اطلاعاتی در مورد فاصله عمقی اشیا استفاده کرد.
دستیار پژوهش در تدوین مقالات و گزارشات علمی
با سابقه طولانی و مفید
به شماره 09360771981 پیام بدهید.
دامپزشکان هرگونه غذای انسانی برای سگها را منع می کنند ولی درباره دور نگهداشتن شکلات از دسترس این دوستان ما بسیار سخت گیرتر هستند. در طی تعطیلات معمولا این ماده غذایی فراوانتر است و باید آن را از دسترس سگها دور نگه داشت.
شکلات دارای موادی به نام تئوبروماین و کافئین است که هضم این دو ماده محرک برای سگها بسیار دشوار بوده و با تجمع در بدن آنها باعث اختلال عملکرد ارگانهای آنها می شود.
شدت اثرات منفی شکلات به مقدار تئوبروماین و کافئین در آن بستگی دارد. شکلات تیره و تلخ دارای مقدار زیادی از این ماده است در حالی که شکلات شیری حد.د یک سوم از این مواد را در خود دارد. شکلات سفید دارای کمترین مقدار از این دو ماده است و اثر سمی کمتری بر سگها دارد.
مسمومیت با شکلات معمولا 6 تا 12 ساعت بعد در سگها ظاهر می شود و ممکن است شامل ریزش بیش از حد آب از دهان و نفس نفس زدن تند، تشنگی و ادرار بیش از حد و استفراغ و اسهال باشد. افت دمای بدن و افزایش ضربان قلب نیز در پاره ای موارد مشاهده می شود که گاهی اوقات به مرگ می انجامد.
دامپزشکان معمولا با دادن زغال چوب فعال شده به سگ آن را وادار به استفراغ می کنند تا ماده سمی از بدن او قبل از جذب به جریان خون بیرون رود. دادن مایعات فراوان نیز توصیه شده است.
منبع اصلی
https://www.livescience.com/32976-why-is-chocolate-deadly-for-dogs.html